کلمه جو
صفحه اصلی

نذیره

فرهنگ فارسی

آنچه نذر دهند یا انذار جمع نذائر

لغت نامه دهخدا

( نذیرة ) نذیرة. [ن َ رَ ] ( ع ص ، اِ ) تأنیث نذیر. رجوع به نذیر شود. || آنچه نذر دهند. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). || فرزند که او را مادر و پدرش خادم یا قیم معبد و کلیسا گردانند. مذکر و مؤنث در وی یکسان است. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || طلیعه لشکر که از امور دشمن آگاه سازد و ترساند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). ج ، نذائر. || ( اِمص ) انذار. ( اقرب الموارد ) ( المنجد ).

نذیرة. [ن َ رَ ] (ع ص ، اِ) تأنیث نذیر. رجوع به نذیر شود. || آنچه نذر دهند. (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از المنجد). || فرزند که او را مادر و پدرش خادم یا قیم معبد و کلیسا گردانند. مذکر و مؤنث در وی یکسان است . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || طلیعه ٔ لشکر که از امور دشمن آگاه سازد و ترساند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از المنجد). ج ، نذائر. || (اِمص ) انذار. (اقرب الموارد) (المنجد).


دانشنامه آزاد فارسی

نَذیره (Nazarite)
عبرانیای که نذر کرده است ضوابطی را رعایت کند؛ مثلاً موی خود را نزند، شراب ننوشد، یا به جنازه ای دست نزند. نذر گاهی مادام العمر است، ولی بیشتر مدتی معلوم دارد. سامسون و سموئیل در عهد عتیق از بدو تولد نذیره بودند.


کلمات دیگر: