کلمه جو
صفحه اصلی

پیر میش

فرهنگ فارسی

میش پیر گوسفند بزاد بر آمده

لغت نامه دهخدا

پیرمیش. ( اِ مرکب ) میش پیر. گوسپند بزادبرآمده. گوسپند کهنسال. هرطة. ( منتهی الارب ).


کلمات دیگر: