کلمه جو
صفحه اصلی

جوزالقی

فارسی به انگلیسی

nux vomlca

فرهنگ فارسی

( اسم ) گیاهی است از تیره بادنجانیان که بصورت درخچه است و دارای شاخه های متعدد وریشه سخت با پوست بسیار تلخ میباشد و آن در نواحی خشک و شن زار هند و سیلان و کشن شین و شمال استرالیا میروید . برگهای این گیاه متقابل و کامل و بیضوی دارای ۵ رگبرگ منشعب از قاعده پهنک است . وگوشتدار و کروی و بی کرک و در موقع رسیدن برنگ زرد مایل بقرمز وببزرگی یک نارنج میشود . میوه درخت جوازالقی بیشتر بنام جوزالقی موسوم است و هر میوه محتوی ۳ تا ۴ دانه قرصی شکل است که ضخامتش در حدود ۶ میلیمتر و یکطرفش محدب و طرف دیگرش مقعر است و قطرش در حدود ۲ سانتیمتر است . میوه و دانه این گیاه بسیار سمی و خطرناک هستند ومصاف دارویی دارند . درمیوه و دانه جوزالقی دو آلکالوئید مهم یکی بنام استریکنین و دیگری بنام بروسین موجود است . جوزالقی در تداوی ضعف اعصاب و عدم توانایی جنسی و در بر خی فلج ها و عدم نگهداری که از ادرار مصرف میشود . استریکنینی که از این گیاه و همچنین پاپیته استخراج می شود دارای همان اثر درمانی مشابه جوازلقی است. معمولا استریکنین را بصورت ملح سولفات مورد استفاده قرار استفاده قرار میدهند وبصورت حب های یک میلیگرمی میسازند و حداکثر مصرف آن نزد انسان بالغ هر دفعه ۶ میلیگرم و در یک شبانه روز ۱۱ میلیگرم است . بروسین که آلکالوئید دیگر جوزالقی است دارای همان اثرات مشابه استریکنین است ولی بسیار ضعیف تر از آن میباشد و سمیتش هم کمتر است و امروزه کمتر مصرف میشود جوزالقئ . توضیح بعضی از محققان اسامی از اراقی و کچوله را برای این گیاه دو اسم مربوط به گیاه ذکر کرده اند دار حالیکه این دو اسم مربوط به گیاه دیگری بنام قاتل الکلب است . یا جوز الطیب جوهر . استریکنین .
ثمر شجری است مخصوص بلاد یمن بقدر فندقی و جوف او مشتمل بر پرده ها و مابین پرده ها و دانه او بقدر مغز چلغوزه و با اندک بدبوئی در دوم گرم و خشک و مقیئ بلغم و مسهل و جهت امراض با رده دماغی و عصبانی نافع و قدر شربتش تا یک درم است با یک مثقال رازیانه و آب گرم و عسل .

لغت نامه دهخدا

جوزالقی ٔ. [ ج َ زُل ْ ق َی ْءْ ] ( ع اِ مرکب )ثمر شجری است مخصوص بلاد یمن بقدر فندقی و جوف او مشتمل بر پرده ها و مابین پرده ها و دانه او بقدر مغز چلغوزه و با اندک بدبوئی در دوم گرم و خشک و مقیی بلغم و مسهل و جهت امراض بارده دماغی و عصبانی نافع وقدر شربتش تا یک درم است با یک مثقال رازیانه و آب گرم و عسل و هرگاه بیست درهم شبت را در یک رطل آب بجوشانند تا بنصف رسد و جوزالقی و همچنین سایر مقیئات را با قدری نمک ساییده بعسل سرشته با مطبوخ شبت و بقدر احتیاج آب گرم و قدری عسل بنوشند بغایت مقیی و بیفایده است. جوز کوثل. ( تحفه حکیم مؤمن ). جوزبوا. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به جوزبوا شود.


کلمات دیگر: