کلمه جو
صفحه اصلی

ترکمانی

فارسی به انگلیسی

Turkoman


فرهنگ فارسی

محمد بن احمد بن عثمانی بن ابراهیم مصطفی ماردینی جلال الدین ترکمانی خنفی متولد ۷۱۴ ق.

لغت نامه دهخدا

ترکمانی. [ ت ُ ک َ ] ( ص نسبی ) منسوب به ترکمان. ( ناظم الاطباء ). چون اسب ترکمانی ، دوغ ترکمانی و جز اینها :
یکی زیغ دیدم فکنده در او
نمد پاره ترکمانی سیاه.
معروفی.

ترکمانی. [ ت ُ ک َ ] ( اِخ ) قاسم بن محمد ترکمانی الدمشقی ملقب به زین الدین الحنفی. بسال 888 هَ. ق. درگذشت. او راست «مختصرالضوء من شروح السراجیة فی الفرائض ». ( اسماءالمؤلفین ج 1 ص 831 ).

ترکمانی. [ ت ُ ک َ ] ( اِخ ) محمدبن احمدبن عثمان بن ابراهیم بن مصطفی ماردینی جلال الدین ترکمانی حنفی متولد 714 هَ. ق. او راست «الجنان فی مختصر وفیات الاعیان » و «کشف الکاشف » در شرح معنی خبازی در اصول. ( از هدیة العارفین ج 2 ص 157 ).

ترکمانی . [ ت ُ ک َ ] (اِخ ) قاسم بن محمد ترکمانی الدمشقی ملقب به زین الدین الحنفی . بسال 888 هَ . ق . درگذشت . او راست «مختصرالضوء من شروح السراجیة فی الفرائض ». (اسماءالمؤلفین ج 1 ص 831).


ترکمانی . [ ت ُ ک َ ] (اِخ ) محمدبن احمدبن عثمان بن ابراهیم بن مصطفی ماردینی جلال الدین ترکمانی حنفی متولد 714 هَ . ق . او راست «الجنان فی مختصر وفیات الاعیان » و «کشف الکاشف » در شرح معنی خبازی در اصول . (از هدیة العارفین ج 2 ص 157).


ترکمانی . [ ت ُ ک َ ] (ص نسبی ) منسوب به ترکمان . (ناظم الاطباء). چون اسب ترکمانی ، دوغ ترکمانی و جز اینها :
یکی زیغ دیدم فکنده در او
نمد پاره ٔ ترکمانی سیاه .

معروفی .




کلمات دیگر: