مترادف دستیابی : احراز، استحصال، حصول، کسب
دستیابی
مترادف دستیابی : احراز، استحصال، حصول، کسب
فارسی به انگلیسی
achievement, access, accomplishment, approach, attainment, effort, gain, reach
فارسی به عربی
انجاز , نیل
مترادف و متضاد
دسترسی، دسترس، دست یابی، راه، راه دسترس، مدخل، اجازه دخول، تقریب، وسیله حصول، بروز مرض، اصابت، دسترسی یا مجال مقاربت، تقرب به خدا، حمله
دست یابی، انجام، موفقیت، پیروزی، کار بزرگ
دست یابی، نیل، عادت، اکتساب، حصول
احراز، استحصال، حصول، کسب
فرهنگ فارسی
تسلط . اقتدار . ریاست
فرایند دست یافتن به خانههای حافظه، شامل خواندن و نوشتن، و پروندههای رایانهای و دستگاه رایانه و تجهیزات جانبی آن
فرهنگ معین
(دَ ) (حامص . ) دست یافتن ، به دست آوردن .
لغت نامه دهخدا
دستیابی. [ دَس ْت ْ ] ( حامص مرکب ) تسلط. اقتدار.ریاست. ( ناظم الاطباء ). || تیسر. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). و رجوع به دستیاب و دست یافتن شود.
دانشنامه عمومی
دستیابی ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
مایکروسافت اکسس
کنترل دسترسی
دسترسی به اینترنت
مایکروسافت اکسس
کنترل دسترسی
دسترسی به اینترنت
wiki: دستیابی
فرهنگستان زبان و ادب
{access} [رایانه و فنّاوری اطلاعات] فرایند دست یافتن به خانه های حافظه، شامل خواندن و نوشتن، و پرونده های رایانه ای و دستگاه رایانه و تجهیزات جانبی آن
پیشنهاد کاربران
نیل
احراز، استحصال، حصول، کسب، نیل
موفق شدن، بدست اوردن
کلمات دیگر: