کلمه جو
صفحه اصلی

چوبدست


مترادف چوبدست : دستوار، عصا

فرهنگ فارسی

( اسم ) چوبی که در دست گیرند دستوار عصا .
چوبدستی ٠ چوبی که در دست گیرند ٠ دستوار ٠ عصا ٠ تعلیمی ٠

فرهنگ معین

(دَ ) (اِمر. ) عصا.

لغت نامه دهخدا

چوبدست . [ دَ ] (اِ مرکب ) چوبدستی . چوبی که در دست گیرند. دستوار. عصا. تعلیمی (یادداشت مؤلف ). عصا و تعلیمی . (ناظم الاطباء) : خداوند خانه برجست و چوبدستی برداشت . (کلیله و دمنه ).
در عشق ما بنای دگر میگذاشتیم
ار چوب دار بودی اگر چوبدست ما.

تأثیر (از آنندراج ).


|| چوبی که قلندران و بینوایان بدست دارند. چوبی که موسیقیدانها و مارشالهابدست گیرند.
- چوبدست بلندی یاب ؛ اسبابی که بوسیله ٔ آن میتوان بلندی درخت ها را بدست آورد و عبارتست ازچوبی به بلندی 25 سانتیمتر که بترتیب خاصی درجه بندی شده برای بکار بردن آن باید چوب دیگری به بلندی 2 یا 3 یا 4 متر در پای درخت نصب کنند. سپس دور از درخت در محلی که نوک و بن درخت دیده شود، ایستاده و چوبدست بلندی یاب را در برابر چشم بطور قائم چنان نگاه دارند که بلندی چوبدست سراسر درخت را (درست از سر تا بن آن ) از نظر بپوشاند. آنگاه به انتهای فوقانی چوبی که پای درخت نصب شده است نگاه میکنند و هر درجه که در روی چوبدست در راستای نام برده خوانده شود بلندی درخت را نشان میدهد. درجه بندی چوبدست بلندیاب بترتیب زیر صورت میگیرد: چون درخت و چوبدست هر دو قائم و موازی فرض شده اند:

EG BC = EF BD و BC BD x EG EF


پس :
فرض میکنیم که طول BD چهار متر باشد بنابر این مقدار EF بر حسب سانتیمتر عبارت خواهد بود از:

BC 400 x 25 = EF پس : BC 10000 = EF


بوسیله ٔ این رابطه که میان BC . EF (یعنی درجه چوبدست و بلندی درخت ) بدست آمد میتوان چوبدست را زینه بندی کرد. بدین ترتیب که بجای BC مقداری در نظر گرفته و EF را بدست میاورند و در روی چوبدست بدان اندازه جدا کرده و عدد مربوط به بلندی درخت را درج میکنند. مثلاً فرض کنیم بلندی درخت 16 متر یا 1600 سانتیمتر باشد، در این صورت 6/25 = 1600 10000 = EF خواهد بود. پس از نقطه ٔ E یعنی انتهای چوبدست 6/25 سانتی متر جدا کرده و در برابر آن عدد 16 را مینویسند و برای تعیین زینه های دیگر نیز بهمین ترتیب رفتار میکنند. چوبدست بلندی یاب اسباب خیلی ساده ای است که ساختن آن برای همه کس میسر است و بویژه در نقاطی که زمین ناهموار یا ماندابی است و اندازه گرفتن فاصله اسباب تا پای درخت دشوارمیباشد، این اسباب مناسب است . البته دقت آن زیاد نیست زیرا قائم نگاه داشتن چوبدست کار دشواری است . همچنین در مورد درختان مرتفع زینه های چوب دست خیلی نزدیک بهم است . (جنگل شناسی تألیف کریم ساعی ج 2 ص 7).
- چوبدست قطرسنج ؛ چوبدست قطرسنج یا چوبدست بیلمتر عبارت از خطکشی است مدرج بطول تقریبی 75 سانتیمتر که هر گاه آن را بطور افقی مماس بدرخت نگاه دارند قطر تقریبی درخت را در روی آن میتوانند بخوانند. برای این کار باید خطکش را در فاصله تقریبی 60 سانتیمتر از چشم چنان نگاهدارند که یک سر آن (درجه صفر خطکش ) در راستای خطی قرار گیرد که از چشم بیننده بطور مماس بر یک طرف درخت میگذرد. در این صورت هر گاه بطرف دیگر درخت نگاه کنند درجه ای که در راستای خط بصری مماس بر درخت بر روی چوبدست خوانده میشود، اندازه تقریبی قطر درخت خواهدبود. در موقع اندازه گیری باید سر را بیحرکت نگاهداشت . برای مدرج کردن این چوبدست از فرمول زیر که از تشابه مثلثها بدست آمده استفاده میشود:

D


____________- = s


D60+1خ


در این رابطه EF = S عبارت از قسمتی از چوبدست است که نماینده قطر درخت 2BC = D میباشد.
فاصله AB یعنی فاصله چشم تا چوبدست 60 سانتیمتر فرض شده است . هر اندازه که فاصله چشم تا چوبدست به 60 سانتیمتر نزدیکتر باشد اندازه گیری دقیقتر خواهد بود. چوبدست بیلمتر برای اندازه گیری درختانی که مقطع آنها دایره شکل نباشد شایسته نیست و در هر حال نتیجه ای که از آن بدست میاید تقریبی میباشد. ولی در مقابل ، سریعترین اسباب اندازه گیری قطر درخت است . (جنگل شناسی ج 2 تألیف کریم ساعی صص 3 - 4).

چوبدست. [ دَ ] ( اِ مرکب ) چوبدستی. چوبی که در دست گیرند. دستوار. عصا. تعلیمی ( یادداشت مؤلف ). عصا و تعلیمی. ( ناظم الاطباء ) : خداوند خانه برجست و چوبدستی برداشت. ( کلیله و دمنه ).
در عشق ما بنای دگر میگذاشتیم
ار چوب دار بودی اگر چوبدست ما.
تأثیر ( از آنندراج ).
|| چوبی که قلندران و بینوایان بدست دارند. چوبی که موسیقیدانها و مارشالهابدست گیرند.
- چوبدست بلندی یاب ؛ اسبابی که بوسیله آن میتوان بلندی درخت ها را بدست آورد و عبارتست ازچوبی به بلندی 25 سانتیمتر که بترتیب خاصی درجه بندی شده برای بکار بردن آن باید چوب دیگری به بلندی 2 یا 3 یا 4 متر در پای درخت نصب کنند. سپس دور از درخت در محلی که نوک و بن درخت دیده شود، ایستاده و چوبدست بلندی یاب را در برابر چشم بطور قائم چنان نگاه دارند که بلندی چوبدست سراسر درخت را ( درست از سر تا بن آن ) از نظر بپوشاند. آنگاه به انتهای فوقانی چوبی که پای درخت نصب شده است نگاه میکنند و هر درجه که در روی چوبدست در راستای نام برده خوانده شود بلندی درخت را نشان میدهد. درجه بندی چوبدست بلندیاب بترتیب زیر صورت میگیرد: چون درخت و چوبدست هر دو قائم و موازی فرض شده اند:
EG BC = EF BD و BC BD x EG EF
پس :
فرض میکنیم که طول BD چهار متر باشد بنابر این مقدار EF بر حسب سانتیمتر عبارت خواهد بود از:
BC 400 x 25 = EF پس : BC 10000 = EF
بوسیله این رابطه که میان BC. EF ( یعنی درجه چوبدست و بلندی درخت ) بدست آمد میتوان چوبدست را زینه بندی کرد. بدین ترتیب که بجای BC مقداری در نظر گرفته و EF را بدست میاورند و در روی چوبدست بدان اندازه جدا کرده و عدد مربوط به بلندی درخت را درج میکنند. مثلاً فرض کنیم بلندی درخت 16 متر یا 1600 سانتیمتر باشد، در این صورت 6/25 = 1600 10000 = EF خواهد بود. پس از نقطه E یعنی انتهای چوبدست 6/25 سانتی متر جدا کرده و در برابر آن عدد 16 را مینویسند و برای تعیین زینه های دیگر نیز بهمین ترتیب رفتار میکنند. چوبدست بلندی یاب اسباب خیلی ساده ای است که ساختن آن برای همه کس میسر است و بویژه در نقاطی که زمین ناهموار یا ماندابی است و اندازه گرفتن فاصله اسباب تا پای درخت دشوارمیباشد، این اسباب مناسب است. البته دقت آن زیاد نیست زیرا قائم نگاه داشتن چوبدست کار دشواری است. همچنین در مورد درختان مرتفع زینه های چوب دست خیلی نزدیک بهم است. ( جنگل شناسی تألیف کریم ساعی ج 2 ص 7 ).

فرهنگ عمید

چوبی که در دست می گیرند، عصا، دستوار، دستواره.

پیشنهاد کاربران

دستوار


کلمات دیگر: