صفحه اصلی
پیر جوی
بستن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
جوینده پیر
لغت نامه دهخدا
پیرجوی. ( نف مرکب ) جوینده پیر.
کلمات دیگر: