کلمه جو
صفحه اصلی

دوغاب

فارسی به انگلیسی

grout, slurry, buttermilk

grout


buttermilk


فارسی به عربی

ثلوج ذائبة , جص

مترادف و متضاد

whitewash (اسم)
دوغاب

grout (اسم)
بلغور، دوغاب، ارد خشن، ملاط رقیق، قطعات کوچک و نامنظم سنگ

slush (اسم)
دوغاب، لجن، گل وشل، گل نرم، برفاب، برف ابکی

فرهنگ فارسی

آنچه که در آن آب بریزندومثل دوغ سفیدو آبکی شود، مانند آهک که در آن آب بریزندوبهم بزنندتاشبیه، به دوغ شود
( اسم ) ۱ - آب دوغ . ۲ - هر چیزی که در آن آب ریزند تا همچون دوغ سفید و آبکی گردد . ۳ - آب مخلوط با آهک که بدان دیوارها را رنگ کنند آب آهک دوغ آب . یا دوغاب سیمان آب مخلوط با سیمان که بدیوارها مالند .
( دوغ آب ) ( اسم ) ۱ - دوغاب . ۲ - آشی است که از شیر سازند .

فرهنگ معین

(اِمر. ) ۱ - آب دوغ . ۲ - هر چیزی که در آن آب ریزند تا همچون دوغ سفید و آبکی شود. ۳ - آب مخلوط با آهک که با آن دیوارها را رنگ کنند.

لغت نامه دهخدا

دوغاب. ( اِ مرکب ) یا دوغ آب. دوغ آمیخته با آب. آب دوغ. ( یادداشت مؤلف ). || هر چیزی که در آن آب ریزند تا همچون دوغ سفید و آبکی گردد. || آشی است که از شیر سازند. ( فرهنگ فارسی معین ). || گچ یا آهک یا سیمان آمیخته با آب بسیاررقیق که بنایان برای پر کردن و گرفتن درزها و لایهای سنگ ها یا آجرها یا کاشی ها و یا موزائیک های فرش شده بر کف حیاط و طاق اتاق و غیره ریزند. گچ یا آهک یا سیمان کم در آبی بسیار گشاده کرده. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ عمید

آب دوغ، آنچه در آن آب بریزند و مثل دوغ سفید و آبکی شود مانند آهک که در آن آب بریزند و به هم بزنند تا شبیه دوغ شود، آب آهک.

دانشنامه عمومی

دوغاب به طور عمومی به سوسپانسیون های با ویسکوزیته نسبتاً بالا گفته می شود.
مخلوطی از آب و مخلوط سیمان در تولید بتن
مخلوطی از پودرهای سرامیکی و افزودنی ها (شامل دیسپرسانت ها و ..) برای شکل دهی بدنه های سرامیکی
یک دوغاب می تواند آمیزه ای باشد به صورت زیر:

فرهنگستان زبان و ادب

{slip , slurry} [سرامیک] مخلوطی از ذرات رُسی و/ یا غیررُسی معلق در آب
{slurry} [مهندسی محیط زیست و انرژی] مخلوطی از مایع و جامدات ریز نامحلول


کلمات دیگر: