تصویرگری
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
عمل تصویر کردن آنچه در طبیعت وجود دارد
فرهنگ معین
( ~. گَ ) (حامص . ) ۱ - تهیة تصاویر از عکس ، نقاشی و همانند آن . ۲ - تصویرسازی .
فرهنگستان زبان و ادب
{figuration} [هنرهای تجسمی] عمل تصویر کردن آنچه در طبیعت وجود دارد
کلمات دیگر: