<div class="boxBd">یقلق. [ ی َ ل َ ] ( ترکی ، اِ )یغلغ. ظاهراً نوعی پارچه یا پوشاک است : <br>قلمی فوطه و کرباس و ندافی و فدک <br>یقلق و طاقیه و موزه و کفش و دستار.<div class="au">نظام قاری.</div> || شایدظرف روغن. روغن دان. ( از: یَق ، یاق ، روغن + لق ، پسوند ظرف و مکان ) : <br>مرغ از نخودآب روی زردی دارد<br>تا گشت برنج سرخ در یقلق قاز.<div class="au">بسحاق.</div></div>

یقلق. [ ی َ ل َ ] ( ترکی ، اِ )یغلغ. ظاهراً نوعی پارچه یا پوشاک است : قلمی فوطه و کرباس و ندافی و فدک یقلق و طاقیه و موزه و کفش و دستار. نظام قاری. || شایدظرف روغن. روغن دان. ( از: یَق ، یاق ، روغن + لق ، پسوند ظرف و مکان ) : مرغ از نخودآب روی زردی دارد تا گشت برنج سرخ در یقلق قاز. بسحاق.

لغت نامه دهخدا

<div class="boxBd">ظاهرا نوعی پارچه یا پوشاک است شاید ظرف ?</div>

ظاهرا نوعی پارچه یا پوشاک است شاید ظرف ?

یقلق

فرهنگ فارسی

لغت نامه دهخدا