پولادین
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
پولادین، پهلوان افسانهیی
سخت، پولادی، پولادین، اهنین
فرهنگ فارسی
فولادی، پولادی، کنایه ازهرچیزسخت ومحکم
( صفت ) منسوب به پولادین ۱- ساخته از پولاد فولادی فولادین : [ مجرمانرا تن پولادی فرسوده شدی گر تو اندر خور هر جرم دهی باد افرائ .] ( فرخی ) ۲- برنگ پولاد فولادی .
( صفت ) منسوب به پولادین ۱- ساخته از پولاد فولادی فولادین : [ مجرمانرا تن پولادی فرسوده شدی گر تو اندر خور هر جرم دهی باد افرائ .] ( فرخی ) ۲- برنگ پولاد فولادی .
فرهنگ معین
(ص نسب . ) ۱ - ساخته شده از پولاد. ۲ - بسیار محکم ، نیرومند.
لغت نامه دهخدا
پولادین. ( ص نسبی ) برنگ پولاد. فولادی. پولادی :
چون سنجق شاهیش بجنبد
پولادین صخره را بسنبد.
چون سنجق شاهیش بجنبد
پولادین صخره را بسنبد.
نظامی.
فرهنگ عمید
۱. آنچه از پولاد ساخته شود.
۲. به رنگ پولاد.
۳. [مجاز] هرچیز سخت و محکم.
۲. به رنگ پولاد.
۳. [مجاز] هرچیز سخت و محکم.
پیشنهاد کاربران
مهکم ، قوی، ازجنس فلز، پولاد
کلمات دیگر: