width, bredth
پهنی
فارسی به انگلیسی
width
فرهنگ فارسی
۱-وسعت گشادگی فراخا. ۲- عرض پهنا مقابل درازی طول : بپهنی شدی چهره را پهن ساز درازیش کردی جبین را دراز. ( نظامی )
مقابل درازی عرض
مقابل درازی عرض
فرهنگ معین
(پَ ) (حامص . ) ۱ - وسعت ، گشادگی . ۲ - عرض ، پهنا. مق درازی ، طول .
لغت نامه دهخدا
پهنی. [ پ َ ] ( حامص ) مقابل درازی. عرض و پهنا داشتن. پهن بودن. || عرض و پهنا.
گویش مازنی
/pahni/ پهنا
پهنا
کلمات دیگر: