کلمه جو
صفحه اصلی

سنگ تاب

فرهنگ فارسی

( صفت ) پخته و برشته شده بر روی سنگ .
آبی که آنرا با سنگهای تفته که در آن افکنند گرم کرده باشند .

فرهنگ معین

( ~ . ) (ص مف . ) پخته و برشته شده بر روی سنگ .

لغت نامه دهخدا

سنگ تاب.[ س َ ] ( ن مف مرکب ) آبی که آنرا با سنگهای تفته که در آن افکنند گرم کرده باشند. ( یادداشت بخط مؤلف ).

دانشنامه عمومی

سنگ تاب ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
سنگ تاب (نور)
سنگ تاب (سی مرغ)

گویش مازنی

/sang taab/ از توابع دهستان کیاکلای قائم شهر


کلمات دیگر: