کلمه جو
صفحه اصلی

دوستاق بان

فرهنگ فارسی

( صفت ) زندانبان

فرهنگ معین

[ تر - فا. ] (ص مر. ) زندانبان .

لغت نامه دهخدا

دوستاق بان. ( اِ مرکب ) سجان. دوستاخ بان. زندانبان. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به دوستاخ بان و زندانبان شود.


کلمات دیگر: