کلمه جو
صفحه اصلی

میش چشم

فرهنگ فارسی

آنکه چشمش بچشم میش شبیه است : [ حمل (دلالت کندبر ) ...سرمه چشم یا گربه چشم یا میش چشم . ]

لغت نامه دهخدا

میش چشم. [ چ َ ] ( ص مرکب ) دارای چشمانی چون چشم میش به هیأت و رنگ. که چشمانی میشی رنگ دارد. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). آن که چشم وی مانند چشم میش سیاه خاکستری رنگ بود. ( از ناظم الاطباء ). اشهل. ( دهار ) ( نصاب الصبیان ) ( مجمل اللغة ) ( زمخشری ) ( یادداشت مؤلف ) ( مهذب الاسماء ). شهلا. ( دهار ) ( نصاب الصبیان ) ( یادداشت مؤلف ) ( مهذب الاسماء ): رجل اشهل ؛ مرد میش چشم. ( منتهی الارب ). || احمق و ابله و نادان. ( ناظم الاطباء ).

گویش مازنی

/mishe cheshm/ کسی که رنگ چشمش به رنگ چشم میش باشد

کسی که رنگ چشمش به رنگ چشم میش باشد



کلمات دیگر: