( اسم ) آلبالو .
قاراسیا
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
قاراسیا. ( معرب ، اِ ) میوه ای باشد شبیه به گیلاس و آن را به فارسی آلی بالی گویند لیکن به آلوبالو شهرت دارد. گویند تازه آن شکم براند و خشک شده آن شکم ببندد و صمغ آن سرفه را و چکانیدن شیره مغز دانه آن بر آلت مردی سوزاک را نافع است. ( برهان ) ( آنندراج ).
فرهنگ عمید
= آلبالو
آلبالو#NAME?
جدول کلمات
آلوبالو, قراسیا
کلمات دیگر: