کلمه جو
صفحه اصلی

نابود شده

مترادف و متضاد

lorn (صفت)
متروک، نومید، گم شده، از دست رفته، نابود شده، بر باد رفته

فرهنگ فارسی

معدوم از بین رفته .

لغت نامه دهخدا

نابود شده. [ ش ُ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) معدوم. از بین رفته. تباه شده. نابود. رجوع به نابود و نابوده شود.

جدول کلمات

مستهلک

پیشنهاد کاربران

محو، هلاک، معدوم. از بین رفته. تباه شد، مستهلک


کلمات دیگر: