کلمه جو
صفحه اصلی

شاهکار

فارسی به انگلیسی

chef-d'oeuvre, coup, feat, magnum opus, masterpiece, masterstroke, tour de force, work of art


magnum opus, masterpiece, masterstroke, tour de force, work of art, chef-doeuvre, coup, feat, hat trick

masterpiece, feat


فارسی به عربی

اداء , ماثرة , مفکرة

فرهنگ اسم ها

اسم: شاهکار (پسر) (فارسی) (تلفظ: shahkar) (فارسی: شاهکار) (انگلیسی: shahkar)
معنی: کار شاهانه، برجسته، ممتاز

مترادف و متضاد

performance (اسم)
انجام، اجرا، نمایش، ساخت، کارایی، شاهکار، کار برجسته، ایفا

feat (اسم)
کار بزرگ، شاهکار، کار برجسته، فتح نمایان

exploit (اسم)
کردار، رفتار، شاهکار، کار برجسته

master stroke (اسم)
هنر، استادی، شاهکار، نازک کاری هنری، هنرنمایی

masterwork (اسم)
کار مهم، شاهکار

masterpiece (اسم)
شاهکار، کار استادانه، کار بی نظیر

stunt (اسم)
زور، شاهکار، شیرین کاری

فرهنگ فارسی

شهکار، کاربزرگ ونمایان، کاری که هنرنمایی کنند
۱ - کار بزرگ و نمایان کاری که در آن هنر نمایی کرده باشند شهکار . ۲ - کار بی مزد و مواجب بیگار .

فرهنگ معین

(اِمر. ) کار بزرگ و نمایان ، کاری که در آن هنرنمایی کرده باشند.

لغت نامه دهخدا

شاه کار. ( اِ مرکب ) شاکار. کار بزرگ. ( برهان قاطع ). || کار بی مزد باشد که مردم را بزور بر آن دارند. ( فرهنگ سروری ). بمعنی بیگار است که کار فرمودن بی مزد باشد یعنی مردم را کار فرمایند و اجرت و مزد وی ندهند. ( برهان قاطع ). || فریب و دغای عظیم و با لفظ زدن بظرافت فریب دادن. ( آنندراج ) ( بهار عجم ) ( فرهنگ نظام ). رجوع به شاکار شود.

فرهنگ عمید

۱. کار بزرگ و نمایان.
۲. (صفت ) ممتاز، برتر، برجسته.

دانشنامه عمومی

کار بزرگ که انجام دادن آن دور از ذهن باشد


شاهکار یا شاه اثر، اشاره به گسترده ترین و شاید بهترین، بزرگ ترین و مردمی ترین یا نامدارترین دستاورد یک نویسنده، هنرمند یا آهنگ ساز و هر نوع اثر ارزشمند دارد.
در انگلیسی آن را «Magnum opus» که خود برگرفته از زبان لاتین است، می گویند.

واژه نامه بختیاریکا

سر کس ندید

پیشنهاد کاربران

Feat


کلمات دیگر: