کلمه جو
صفحه اصلی

ابراز


مترادف ابراز : افشا، برملا، بروز، فاش، اشعار، اظهار، اعتراف، اعلام، اقرار، بیان، تقریر، عرض، آشکار ساختن، ظاهر کردن

متضاد ابراز : کتمان

برابر پارسی : نمایان، آشکارکردن، آشکاری، نشان دادن، نمایانی، نمایش

فارسی به انگلیسی

airing, declaration, demonstration, expression, manifestation, voice, divulging

divulging


airing, declaration, demonstration, expression, manifestation, voice


فارسی به عربی

اقتراح

مترادف و متضاد

manifestation (اسم)
ظهور، اشکار سازی، ابراز

expression (اسم)
سیما، حالت، بیان، قیافه، عبارت، تجلی، ابراز، کلمه بندی

proposal (اسم)
اظهار، پیشنهاد، ابراز، طرح پیشنهادی

افشا، برملا، بروز، فاش ≠ کتمان


اشعار، اظهار، اعتراف، اعلام، اقرار، بیان، تقریر، عرض


آشکار ساختن، ظاهر کردن


۱. افشا، برملا، بروز، فاش
۲. اشعار، اظهار، اعتراف، اعلام، اقرار، بیان، تقریر، عرض
۳. آشکار ساختن، ظاهر کردن ≠ کتمان


فرهنگ فارسی

بروزدادن، ظاهرسا تن، آشکارکردن، بیرون آوردن
( مصدر ) ۱ - نمودن پیدا کردن بیرون آوردن بیرون کردن چیزی را آشکار کردن اظهار ظاهر کردن عرض کردن . ۲ - زر خالص گرفتن . ۳ - عزم سفر کردن .

فرهنگ معین

( اِ ) [ ع . ] (مص م . ) بروز دادن ، بیرون آوردن ، آشکار کردن .

لغت نامه دهخدا

ابراز. [ اِ ] ( ع مص ) نمودن. پیدا کردن. بیرون آوردن. ( زوزنی ). بیرون کردن چیزی را. آشکار کردن. اظهار. ظاهر کردن. عرض کردن. || گشادن نامه. || زر خالص گرفتن. || عزم سفر کردن.

فرهنگ عمید

۱. ظاهر ساختن، آشکار کردن.
۲. بیرون آوردن.

دانشنامه آزاد فارسی

اَبراز
اَبراز (یا: ابوبراز) عنوان ماهویه مرزبان مرو و در فهرست ملوک خراسان و مشرِ ابن خرداذبه شاه نسا در خراسان . ابراز در پهلوی به معنی اَبَر و افراز، برپا و افراشته است . به گمان این عنوان در زمان ساسانیان عنوانی تشریفاتی برای دلیران بوده است . براز را می توان با وَراز (گراز)، یکی از قالب های بهرام ، ایزد جنگ نیز همریشه دانست . ماهویه یا ابراز در کشته شدن یزدگرد سوم نقش تعیین کننده ای در تاریخ ایران و اسلام دارد. شرح این ماجرا در تاریخ های نخستین قرون اسلامی کمی آشفته است . ماهویه از پناه دادن به یزدگرد خودداری می کند و او را به فراری دیگر که جزئیات آن زیاد روشن نیست وامی دارد. یزدگرد با درماندگی به آسیابی و یا به سنگ آسیاب تراشی پناه می برد و میزبان ، به طمع و یا به دستور ماهویه او را به قتل می رساند و جسدش را به رودخانة مرغاب می افکند.

فرهنگ فارسی ساره

آشکاری، نشان دادن، آشکارکردن، نمایانی، نمایش


پیشنهاد کاربران

گفته شده

ابراز به معنای نشان دادن علایق و احساسات
فروشگاه اینترنتی
https://www. baneh. com
باسپاس


کلمات دیگر: