کلمه جو
صفحه اصلی

مارپیچ


مترادف مارپیچ : پرپیچ وخم، پیچاپیچ، حرکت مارگونه

فارسی به انگلیسی

corkscrew, curl, helical, helix, spiral, winding, serpentine, sinuous


curl, helical, helix, spiral, winding, serpentine, sinuous, corkscrew, snaky, spiral, hellcal

فارسی به عربی

برج مدبب , لولب

مترادف و متضاد

پرپیچ‌وخم، پیچاپیچ


حرکت مارگونه


۱. پرپیچوخم، پیچاپیچ
۲. حرکت مارگونه


spiral (اسم)
مارپیچ

coil (اسم)
چنبره، فنر، سیم پیچ، مارپیچ

helix (اسم)
پیچک، مارپیچ، منحنی حلزونی

spire (اسم)
مارپیچ، منار مخروطی، ساقه باریک

flexuous (صفت)
مارپیچ، پیچاپیچ، نرم، پیچ و خم دار، موجی

spiry (صفت)
مارپیچ

turbinate (صفت)
مارپیچ، فرفرهای، وارونه مخروط، مانند مخروط وارونه

فرهنگ فارسی


مفتول فلزی که دورجسم استوانهای پیچیده شود، خط پیچ درپیچ مانندوضع وحالت بدن مارهنگام حرکت کردن درروی زمین
۱- پیچ در پیچ مانند حلقه های مار : خط مارپیچ . ۲- ( اسم ) مفتولی فلزی که دوراستوانه ای پیچیده شود. ۳- ( ستون مار ) عبارت از ستون یک بیک است با ۵ قدم مسافت بین افراد. ستون مارپیچ برای حرکت از معابر مستور اتخاذ میشود .

فرهنگ معین

(اِ. ) شکل منحنی که پیوسته از یک قطب یا از یک نقطه دور یا به آن نزدیک می شود.

لغت نامه دهخدا

مارپیچ. ( ص مرکب ، اِ مرکب ) پیچیدگی در اطراف مرکزی. ( ناظم الاطباء ). پرچم و... آنچه مصوران شکلی بوضعی کشندکه گویا چند مار باهم پیچیده اند. ( غیاث ) ( آنندراج ).به شکل مار حلقه زده. حلقه های پیوسته که از بزرگ آغازیده و بتدریج کوچک شود چنان مار که حلقه زده باشد. حلزونی شکل. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) :
ظفر معاینه در رمح مارپیچ ملک
بود چو معجز موسی در اژدها دیدن.
سوزنی.
|| بعضی بمعنی پرچم علم لشکر نوشته اند. ( غیاث ) ( آنندراج ).

فرهنگ عمید

۱. مسیری که براساس پیچیده شدن جسم به دور یک استوانه ساخته می شود.
۲. (صفت ) دارای پیچ وخم، پرپیچ وخم.

دانشنامه عمومی

مارپیچ در ریاضیات، یک خم است که از یک نقطه مرکزی سرچشمه می گیرد و به تدریج از نقطه مرکزی دورتر می شود.
مارپیچ ارشمیدس
مارپیچ طلایی
مارپیچ لگاریتمی
مارپیچ فیبوناچی
مارپیچ سینوسی
مارپیچ هذلولوی
مارپیچ اویلر
مارپیچ فرما
مارپیچهای دو بعدی در دستگاه مختصات قطبی به صورت زیر هستند:
مارپیچهای سه بعدی در دستگاه مختصات استوانه ای به صورت زیر هستند:
مایه اصلی مارپیچِ سه گانه نماد دوران نوسنگی در اروپا است. در حالی که آن را نماد سلتیک در نظر گرفته اند اما مارپیچ سه گانه در واقع نمادی از پیشا سلتیک است.

دانشنامه آزاد فارسی

مارپیچ (spiral)
در ریاضیات، منحنی ای حاصل از حرکت یک نقطه که حول نقطۀ ثابتی می پیچد و فاصله اش را با آن در بازه های منظم افزایش می دهد. وقتی پیچۀ مسطحی از نخ را باز می کنند، هر نقطۀ نخ مسیری مارپیچی طی می کند. انواع متعددی از مارپیچ ها را می توان به صورت ریاضی تولید کرد که از آن جمله اند مارپیچ ثابت ـ زاویه یا مارپیچ لگاریتمی، که مماس در هر نقطۀ روی منحنی همواره زاویۀ یکسانی با منحنی می سازد، و مارپیچ گسترنده. شکل مارپیچی در طبیعت نیز پیامد طبیعی رشد شتاب دار است. شکل مارپیچیِ لاک حلزون و بعضی از نرم تنان دیگر از آن جمله اند.

فرهنگستان زبان و ادب

{spiral} [ریاضی] خمی به معادلۀ قطبی r= aθ متـ . مارپیچ ارشمیدس Archimede(an ) spiral

پیشنهاد کاربران

لابیرنت

: پرپیچ وخم، پیچاپیچ، حرکت مارگونه، حلزونی


کلمات دیگر: