کلمه جو
صفحه اصلی

جاسنگین

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱- از خانواد. نجیب و متمول : (( زنی جا سنگین است ) ) ۲- آنکه دیر از جای خود جنبد تنبل .

لغت نامه دهخدا

جاسنگین. [ س َ ] ( ص مرکب ) در تداول عامه کنایه از خانواده نجیب و خاندان متمول است : خانواده عروس بسیار جاسنگین هستند. زنی جاسنگین است. || آدم جاسنگین ؛ آنکه دیر از جای خود جنبد. کنایه از تنبل.

فرهنگ عمید

۱. جاافتاده.
۲. متین، موقر، نجیب.

گویش مازنی

/jaa sangin/ جامه یا هدیه ی گران بها - پرافاده

۱جامه یا هدیه ی گران بها ۲پرافاده


پیشنهاد کاربران

جاسنگین: [ اصطلاح در تداول عامه] اصل و نسب دار.
( ( آرزو یکهو از جا پرید "از کجا می دانی سهراب تحصیل کرده و از خانواده ی به قول خودت جا سنگین نیست ؟صد تا مثل حمید " - - - - - ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 247. ) )


کلمات دیگر: