کلمه جو
صفحه اصلی

دردست

فارسی به انگلیسی

in the course of, in the process of, under

in the course of, in the process of


لغت نامه دهخدا

دردست. [ دَ دَ ] ( ص مرکب ) موجود و مهیا. ( آنندراج ). آماده. حاضر. مهیا. ( ناظم الاطباء ).
- در دست دادن ؛ تسلیم کردن. ( ناظم الاطباء ).
- || غدر و خیانت نمودن. ( ناظم الاطباء ).

پیشنهاد کاربران

at one's disposal


کلمات دیگر: