کلمه جو
صفحه اصلی

مالا


مترادف مالا : سرانجام، عاقبت، بالمال، بالنتیجه، درنتیجه

برابر پارسی : سرانجام

فارسی به انگلیسی

ultimately, consequently


financially


مترادف و متضاد

بالمال، بالنتیجه، درنتیجه


۱. سرانجام، عاقبت
۲. بالمال، بالنتیجه، درنتیجه


سرانجام، عاقبت


فرهنگ فارسی

سرانجام عاقبت بالمال در نتیجه : با وجود شرایط مشکل باید کاری کرد که مالاوضع نسبه آبرومندی پیش بیاید .

لغت نامه دهخدا

( مآلاً ) مآلاً. [ م َ لَن ْ ] ( ق ) سرانجام. در آخر.بالمآل. عاقبةالامر. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).

دانشنامه عمومی

مالا روستای کوچکی از توابع بخش مرکزی شهرستان بندر لنگه در استان هرمزگان واقع در جنوب ایران.
الوحیدی الخنجی، حسین بن علی بن احمد، «تاریخ لنجه»، چاپ دوم، دبی: دارالأمة للنشر والتوزیع، ۱۹۸۸ میلادی.
محمد صدیق، عبدالرزاق، «صهوة الفارس فی تاریخ عرب فارس»، چاپ اول، شارجه: چاپ خانه المعارف، ۱۹۹۳ میلادی.
العصیمی، محمد بن دخیل، عرب فارس، چاپ اول، دمام (عربستان سعودی): انتشاراتی الشاطیء الحدیثة، ۱۴۱۸ هجری قمری.
حاتم، محمد بن غریب، تاریخ عرب الهولة، چاپ اول، قاهره: دارالعرب للطباعة والنشر والتوزیع، ۱۹۹۷ میلادی.
کامله، القاسمی، بنت شیخ عبدالله، (تاریخ لنجة) مکتبة دبی للتوزیع، الامارات:، چاب دوم، انتشار سال ۱۹۹۳ میلادی. (به عربی).
بختیاری، سعید، «اتواطلس ایران» ، “ مؤسسه جغرافیایی وکارتگرافی گیتاشناسی، بهار ۱۳۸۴ خورشیدی
از شمال باورد، از جنوب جشه، از مغرب روستای جنگل، و از سمت مشرق به بارچاه محدود می گردد.
جمعیت آن ۵۰ نفر (۱۳ خانوار) است که اهل سنت و از پیروان امام محمد ادریس شافعی هستند. دارای مسجد و برکه (آب انبار) می باشد. ساکنان این روستا از نژاد عرب هستند و بزبان عربی تکلم می کنند.
پیشهٔ بیشتر مردم این روستا دامداری و کشاورزی و بازرگانی است.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی مَالاًَ: مال - دارایی (اگردر عبارت "یَا قَوْمِ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مَالاًَ "کلمه مالا را نکره آورد به منظور تحقیر و ناچیز معرفی کردن مال دنیا بوده ، چون مال هر قدر هم که زیاد و زیادتر باشد دردی از صاحبش را دوا نمیکند ، تنها سودی که به حالش دارد همان مقد...
معنی مَّمْدُوداً: گسترده - مدد شده ("جعلت له مالا ممدودا" یعنی من برای او مالی ممدود یعنی گسترده و یا ممدود به مدد نتایج و فایده قرار دادم )
معنی عَدَّدَهُ: آن را شمرد - آن را ذخیره و توشه قرار داد(در عبارت "جَمَعَ مَالاًَ وَعَدَّدَهُ "این معنی را هم می تواند داشته باشد که مال را عده و ذخیره میکند برای روزی که مورد هجوم ناملایمات روزگار واقع شود ، که بنابر این ، کلمه عدده دیگر به معنای شمردن نیست )
ریشه کلمه:
مول (۸۶ بار)

گویش مازنی

ماهیگیر


/maalaa/ ماهیگیر

پیشنهاد کاربران

( در زبان گیلکی - ن ) ماهیگیر - نک ( ملوان )

املاء دیگر مالا ؛ مئالا" است .

ماهیگیر صیاد

در زبان گیلکی مالا به معنای ماهیگیر است و مازنی گویشی یا نوعی از گیلکی است و گیلکی مازنی از گیلکی جدا نیست

مالا Mala - رشته ای از مهره ها ( شبیه تسبیح ) ، شامل 108 مهره که برای شمارش دورهای تکرار در تمارین معنوی بکار گرفته شده و همچنین گاهی بمنظورهای معنوی و مذهبی به تن آویخته می شود.

مالا در زبان گیلکی به معنای ماهیگیر است
و در بندر انزلی میدانی با نماد ماهیگیر به نام میدان مالا وجود دارد


کلمات دیگر: