کلمه جو
صفحه اصلی

اختران

دانشنامه عمومی

ستاره ها


دانشنامه آزاد فارسی


اختران ستارة ثابت در ادب پهلوی که در ستاره شناسی ، برج «اخترکدک » یا صورت فلکیِ منطقةالبروج نامیده می شود، و شمار آن ها ۱۲ است . به ظن بسیار قوی صورت «اختر»، با قاعدة تبدیل حرف «س » به «خ» در «سْتَر» یا «اَسْتَر» اوستایی به وجود آمده است . در بندهش از «کدگ » همان برداشتی می شود که در علم احکام نجوم آمده است . بندهش اختران ِ پدیدآورندة ۱۲ صورت فلکی را بره ، گاو، دو پیکر، خرچنگ ، شیر، خوشه ، ترازو، کژدم ، نیمَسب (کمان )، بز، دلو و ماهی می داند. در حالی که این صور فلکی در بندهش ایرانی با فاصله های مساوی ، در منازل ۲۷ گانة قمر قرار دارند. در بندهش هندی تعداد این منازل ۲۸ آمده است . بندهش سپهر را با سال همانند می داند. ۱۲ ماه برای ۱۲ اختر و هر اختر، مانند ماه که ۳۰ شبانه روز دارد، ۳۰ درجه است . به باور زمان تألیف بندهش هر اختر«کدک » یا برجی ۶ میلیون و ۴۸۰ هزار ستاره خُرد، یاور دارد. برای این اختران چهار سپاهبد در چهار سوی گمارده شده . سپاهبدان عبارت اند از تشتَر سپاهبد شرق، سَدویس ، سپاهبد نیمروز، وَنَنْد سپاهبد غرب ، هفتورنگ سپاهبد شمال و میخگاه که میخ میان آسمانش خوانند، سپاهبدان سپاهبد . در ادبیات پهلوی ثوابت را به سبب مسیر منظم دائره ای به دور ستارة قطبی هرمزدی می شمردند و در ستیز با ابااختران هستند. اخترشماران این ستارگان را «اَوییابانَک » (نابیابانی ) می خوانند که در فارسی تبدیل به «بیابانی » شده است ، زیرا به قول بیرونی گمشدگان به کمک بیابانی ها راه خودرا در دریا و بیابان باز می یابند.

پیشنهاد کاربران

ستاره های که در زمان های قدیم به باور قدما در سرنوشت انسان موثر بوده است

- جواهر علویه ؛ ستارگان. ( ناظم الاطباء ) .

- قنادیل چرخ ؛ کنایه از ستارگان باشد. ( برهان ) ( آنندراج ) .

روشنان فلک

روشنان فلک. [ رَ ش َ ن ِ ف َ ل َ ] ( ترکیب اضافی، اِ مرکب ) کنایه ازستاره ها باشد. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ) :
ایا شهی که بهر لحظه روشنان فلک
نهند پیش تو بر خاک تیره پیشانی.
ظهیر فاریابی ( از شرفنامه ٔ منیری ) .
روشنان فلکی را اثری در ما نیست
حذر از گردش چشم سیهی باید کرد.
نشاط اصفهانی.

خوشبختی


کلمات دیگر: