علم پیش گوئی حوادث آینده از اوضاع کواکب
احکام نجوم
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
احکام نجوم. [ اَ م ِ ن ُ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ( علم ِ... ) علم پیش گوئی حوادث آینده از اوضاع کواکب.
دانشنامه آزاد فارسی
اَحکام نجوم (astrology)
(یا: اخترگویی؛ ستاره بینی) راه و شیوه ای که با فرض مؤثربودن وضعیت نسبی ستارگان در زندگی انسان و اوضاع جهان، مدعی غیبگویی و پیشگویی بود. در منابع اسلامی با نام های علم احکام، صناعت احکام، و علم تنجیم نیز شناخته شده است. احکام نجوم پیشینۀ کهنی دارد، در بین بابلیان و سپس یونانیان و رومیان رایج بوده و در شکل گیری و گسترش ابتدایی دانش نجوم (اخترشناسی) تأثیر بسزایی داشته است. در قرون میانه به همراه کیمیاگری و علوم غریبه تدریس می شد. احکام نجوم گذشته از ستارگان و اجسام آسمانی، به مناطق و ناحیه های خاصی از آسمان از قبیل نقاط طالع، بیوت و همچنین اوضاع نسبی سیارات سبعه یا هفت گانه (یعنی زحل، مشتری، مریخ، خورشید، زهره، عطارد و ماه) و بعضی از لحظات (مثل تحویل سال، اعتدال و انقلاب و مقارنه و مقابله) توجه خاص داشته است. مباحث اصلی احکام در بین احکامیان اسلامی دربردارندۀ سه مورد است: ۱. پاسخگویی به سؤالات (کسب خبر از غایب، کشف چیزهای گم شده یا دزدیده شده و مانند آن)؛ ۲. اختیارات (تعیین ساعت مساعد ـ سعد و صحیح ـ برای انجام کاری مثلاً ازدواج یا معامله که از راه منازل قمر یا بیت و خانه ای که ماه در آن قرار می گرفت به عمل می آمد)؛ ۳. پیشگویی حوادث زندگی شخصی یا اوضاع مملکت و عالم (مثلاً با تعیین زایچه). احکام نجوم دورۀ اسلامی بر اطلاعات ایرانی، هندی، یونانی، رومی، سریانی، مصری و مانند آن تکیه داشت، اما از جنبۀ تکمیل روش های ریاضی و رصدی از همۀ آن ها شاخص تر بود. ابومعشر بلخی، ابن ابی الرجال، سهل بن بشر، ماشاء الله یهودی، حسن بن خصیب و عمر بن فرخان طبری از احکامیان بزرگ دورۀ اسلامی بودند. تعلیم و تعلّم تنجیم به نظر بسیاری از فقیهان حرام است. برخی تنجیم را فی ذاته، ولو بدون اعتقاد به تأثیر اوضاع افلاک در اتفاقات، حرام دانسته اند. شیخ بهایی معتقد بود که تنجیم چنانچه مبتنی بر نشانه بودن اوضاع فلکی باشد، حرام نیست. او آن دسته از روایات را که بر جواز تنجیم دلالت دارند، بر همین نوع حمل کرده است.
(یا: اخترگویی؛ ستاره بینی) راه و شیوه ای که با فرض مؤثربودن وضعیت نسبی ستارگان در زندگی انسان و اوضاع جهان، مدعی غیبگویی و پیشگویی بود. در منابع اسلامی با نام های علم احکام، صناعت احکام، و علم تنجیم نیز شناخته شده است. احکام نجوم پیشینۀ کهنی دارد، در بین بابلیان و سپس یونانیان و رومیان رایج بوده و در شکل گیری و گسترش ابتدایی دانش نجوم (اخترشناسی) تأثیر بسزایی داشته است. در قرون میانه به همراه کیمیاگری و علوم غریبه تدریس می شد. احکام نجوم گذشته از ستارگان و اجسام آسمانی، به مناطق و ناحیه های خاصی از آسمان از قبیل نقاط طالع، بیوت و همچنین اوضاع نسبی سیارات سبعه یا هفت گانه (یعنی زحل، مشتری، مریخ، خورشید، زهره، عطارد و ماه) و بعضی از لحظات (مثل تحویل سال، اعتدال و انقلاب و مقارنه و مقابله) توجه خاص داشته است. مباحث اصلی احکام در بین احکامیان اسلامی دربردارندۀ سه مورد است: ۱. پاسخگویی به سؤالات (کسب خبر از غایب، کشف چیزهای گم شده یا دزدیده شده و مانند آن)؛ ۲. اختیارات (تعیین ساعت مساعد ـ سعد و صحیح ـ برای انجام کاری مثلاً ازدواج یا معامله که از راه منازل قمر یا بیت و خانه ای که ماه در آن قرار می گرفت به عمل می آمد)؛ ۳. پیشگویی حوادث زندگی شخصی یا اوضاع مملکت و عالم (مثلاً با تعیین زایچه). احکام نجوم دورۀ اسلامی بر اطلاعات ایرانی، هندی، یونانی، رومی، سریانی، مصری و مانند آن تکیه داشت، اما از جنبۀ تکمیل روش های ریاضی و رصدی از همۀ آن ها شاخص تر بود. ابومعشر بلخی، ابن ابی الرجال، سهل بن بشر، ماشاء الله یهودی، حسن بن خصیب و عمر بن فرخان طبری از احکامیان بزرگ دورۀ اسلامی بودند. تعلیم و تعلّم تنجیم به نظر بسیاری از فقیهان حرام است. برخی تنجیم را فی ذاته، ولو بدون اعتقاد به تأثیر اوضاع افلاک در اتفاقات، حرام دانسته اند. شیخ بهایی معتقد بود که تنجیم چنانچه مبتنی بر نشانه بودن اوضاع فلکی باشد، حرام نیست. او آن دسته از روایات را که بر جواز تنجیم دلالت دارند، بر همین نوع حمل کرده است.
wikijoo: احکام_نجوم
کلمات دیگر: