دارای عنوان شدن آغاز گردیدن
معنون گشتن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
معنون گشتن. [ م ُ ع َن ْ وَ گ َ ت َ ] ( مص مرکب ) دارای عنوان شدن. آغاز گردیدن : یمین الدوله محمودبن سبکتکین پادشاهی بود که جراید جهانداری به مکارم ومفاخر او معنون گشتی. ( لباب الالباب چ نفیسی ص 24 ).
کلمات دیگر: