کلمه جو
صفحه اصلی

تبره

فارسی به انگلیسی

nose - bag

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - کیس. برزگ . ۲ - کیسه ای که مسافران و شکارچیان لوازم کار و توش. خود را در آن گذارند . ۲ - کیسه ای که دارای بند است و در آن کاه و جو ریزند و بگردن چارپایان بندند تا از آن بخورند .
اسم آلتی است در آسیای آبی

لغت نامه دهخدا

تبره. [ ت َ ب َ رَ / رِ ] ( اِ ) اسم آلتی است در آسیای آبی. رجوع به تبرک آسیا شود. ( یادداشت بخط مؤلف ).

تبره. [ ت ُ رَ / رِ ] ( اِ ) مخفف توبره : العلیقه ، تبره که بر ستور کنند. ( مهذب الاسماء ) :
بسته بر آخور او استر من جو میخورد
تبره افشاند بمن گفت مرا میدانی.
حافظ.
رجوع به توبره شود.

تبره . [ ت َ ب َ رَ / رِ ] (اِ) اسم آلتی است در آسیای آبی . رجوع به تبرک آسیا شود. (یادداشت بخط مؤلف ).


تبره . [ ت ُ رَ / رِ ] (اِ) مخفف توبره : العلیقه ، تبره که بر ستور کنند. (مهذب الاسماء) :
بسته بر آخور او استر من جو میخورد
تبره افشاند بمن گفت مرا میدانی .

حافظ.


رجوع به توبره شود.

دانشنامه عمومی

مختصات: ۳۲°۴۹′۲۷″ شمالی ۴۹°۴۳′۶″ شرقی / ۳۲٫۸۲۴۱۷°شمالی ۴۹٫۷۱۸۳۳°شرقی / 32.82417; 49.71833
فهرست روستاهای ایران
تبره، روستایی از توابع بخش بشارت شهرستان الیگودرز در استان لرستان ایران است.
این روستا در دهستان ذلقی شرقی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن زیر سه خانوار بوده است.

گویش مازنی

/tabre/ فلزی که سنگ آسیا در وسط آن قرار گیرد

فلزی که سنگ آسیا در وسط آن قرار گیرد



کلمات دیگر: