کلمه جو
صفحه اصلی

ججو

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان ملا یعقوب بخش مرکزی شهرستان سراب این ده در یازده هزار گزی خاور سراب و هزار و پانصد گزی شوسه سراب به اردبیل قرار گرفته و محلی کوهستانی و معتدل و نوبنیاد است .

لغت نامه دهخدا

ججو. [ ج ِ ] ( اِ ) در لهجه مازندرانیان [ در زبان کودکان و مغازله ] به معنی پستان است. ( یادداشت مؤلف ).

ججو. [ ج َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان ملایعقوب بخش مرکزی شهرستان سراب. این ده در یازده هزارگزی خاور سراب و هزاروپانصدگزی شوسه سراب به اردبیل قرار گرفته و محلی کوهستانی و معتدل و نوبنیاد است. سیزده تن سکنه دارد و آب آن از نهر و چشمه تأمین میشود و محصول آنجا غلات و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

ججو. [ ج َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ملایعقوب بخش مرکزی شهرستان سراب . این ده در یازده هزارگزی خاور سراب و هزاروپانصدگزی شوسه ٔ سراب به اردبیل قرار گرفته و محلی کوهستانی و معتدل و نوبنیاد است . سیزده تن سکنه دارد و آب آن از نهر و چشمه تأمین میشود و محصول آنجا غلات و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).


ججو. [ ج ِ ] (اِ) در لهجه ٔ مازندرانیان [ در زبان کودکان و مغازله ] به معنی پستان است . (یادداشت مؤلف ).


دانشنامه عمومی

مختصات: ۳۳°۳۰′ شمالی ۱۲۶°۳۱′ شرقی / ۳۳٫۵۰۰°شمالی ۱۲۶٫۵۱۷°شرقی / 33.500; 126.517ججو (به لاتین: Jeju) یا چجو (به کره ای: 제주) با جمعیت ۴۳۵٫۴۱۳ نفر در استان چجو در کشور کره جنوبی واقع شده است. این شهر در ججودو واقع شده است.
کره جنوبی
فهرست شهرهای کره جنوبی

گویش مازنی

/jejoo/ پستان زن - نوک پستان زن

۱پستان زن ۲نوک پستان زن


پیشنهاد کاربران

یکی از سر دار های کرمانج خراسان

سردار تورک افشار ملقب به نادرقلی دوم متولد درگز


کلمات دیگر: