کلمه جو
صفحه اصلی

چارتاق

لغت نامه دهخدا

چارتاق. ( ص مرکب ) چارطاق.بالتمام باز ( در ). رجوع به چارطاق و چهارطاق شود.

گویش مازنی

/chaartaagh/ دری که هر دو لنگه ی آن گشوده باشد

دری که هر دو لنگه ی آن گشوده باشد


گویش بختیاری

چهارتاق، درى که کاملاً باز باشد.darân-e čârtâq hešti>:همه درها را بازگذاشتى> .


پیشنهاد کاربران

چارتاق: [ اصطلاح در تداول عامه ]بالتمام باز، کاملا باز ، چارطاق گذاشتن در ؛ هر دو لنگه ی آن را بالتمام و کامل باز گذاشتن.
( ( درماشین رو خانه چارتاق باز بود. رنو سرمه یی رفت توی حیاط بزرگ و دم پله های پهن ایوان ترمز کرد. ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص29 . ) )


کلمات دیگر: