( مصدر ) فرود آمدن باراننازل شدن باران.
باران ریختن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
باران ریختن. [ ت َ ] ( مص مرکب ) فرود آمدن باران. نازل شدن باران. استهلال. باران ریختن آسمان :
شنیدم که ذوالنون بمدین گریخت
بسی برنیامد که باران بریخت.
شنیدم که ذوالنون بمدین گریخت
بسی برنیامد که باران بریخت.
سعدی ( بوستان ).
کلمات دیگر: