کلمه جو
صفحه اصلی

ژوزف استالین

فارسی به انگلیسی

Stalin


دانشنامه عمومی

یُسِب بِساریُنیس دزِ جوغاشویلی (به گرجی: იოსებ ბესარიონის ძე ჯუღაშვილი) مشهور به ژوزف اِستالین (به روسی: Иосиф Сталин) (زاده ۱۸ دسامبر ۱۸۷۸ – درگذشته ۵ مارس ۱۹۵۳) و ملقب به مرد پولادین، رهبر و سیاست مدار کمونیست شوروی بود که از اواسط دهه ۲۰ تا مرگش در ۱۹۵۳ رهبر عملی حزب کمونیست اتحاد شوروی و در نتیجه رهبر دو فاکتوی کل این کشور بود.
استالین زدایی
او در شهر گوری در گرجستان که آن زمان بخشی از امپراتوری روسیه بود به دنیا آمد و در ۱۹۲۲ به مقام دبیرکل حزب کمونیست اتحاد شوروی رسید. پس از مرگ ولادیمیر لنین، استالین موفق شد در مبارزه قدرت در دهه ۲۰ بر لئون تروتسکی پیروز شود و رهبری حزب را در دست گیرد. در دهه ۱۹۳۰ استالین تصفیه کبیر را آغاز کرد که به کمپینی از سرکوب سیاسی، دستگیری و قتل مخالفان معروف است که در ۱۹۳۷ به اوج رسید.
حکومت استالین آثار ماندگار بسیاری داشت که تا پایان دولت شوروی در آن باقی ماندند البته مائوئیست ها، خوجه ئیست ها، آنتی رویزیونیست ها و بسیاری دیگر او را آخرین رهبر سوسیالیست واقعی در تاریخ اتحاد شوروی می دانند و عروج خروشچف و استالین زدایی پس از استالین را «رویزیونیسم» می خوانند. استالین مدعی بود که سیاست هایش بر مارکسیسم-لنینیسم بنا شده اند اما اکنون نظام اقتصادی و سیاسی او را بیشتر استالینیسم می خوانند. (گرچه بعضی از طرفداران استالین با این عنوان مخالفند).
استالین در ۱۹۲۸ سیاست نِپ (Новая экономическая политика, НЭП، سیاست های نوین اقتصادی) که در دهه ۲۰ جریان داشت را با «برنامه های پنج ساله» و «کشاورزی کلکتیو» تعویض کرد. با این سیاست ها و تحت رهبری استالین، اتحاد شوروی تا پایان دهه ۳۰ از کشوری با جمعیت غالب دهقانی به یکی از قدرت های صنعتی جهان بدل شد.

نقل قول ها

ژوزف استالین، با نام اصلی: جوگاشویلی (به گرجی: იოსებ ჯუღაშვილი)و نام کامل: یوسف ویساریونویچ استالین (به روسی: Иосиф Виссарионович Сталин). از انقلابیون بولشویک و رهبر اتحاد شوروی بود. زادروز: (۲۱ دسامبر ۱۸۷۹ میلادی) برابر با (۳۰ آذر ۱۲۵۸ خورشیدی) در شهر گوری در گرجستان کنونی. استالین در (۵ مارس ۱۹۵۳ میلادی) برابر با ۱۵ اسفند ۱۳۳۲ خورشیدی) در مسکو درگذشت.
• «تئوریسین ها و پیشوایان احزاب، که از تاریخ ملل مطلعند و تاریخ انقلاب ها را از ابتدا تا انتها زیر و رو کرده اند، گاهی به یک بیماری ناشایستی مبتلا می باشند. نام این بیماری ترس از توده ها، ایمان نداشتن به استعداد خلاق توده ها است. در این زمینه گاهی یک نوع اشراف منشی در پیشوایان نسبت به توده هایی که از تاریخ انقلاب ها بی اطلاعند ولی برای شکستن مناسبات کهن و نوآوری فراخوانده شده اند، بروز می کند. ترس از این که جنبش خودبخودی ممکنست طوفانی برپا نماید و توده ها ممکن است- خیلی چیزهایی را که نباید در هم بشکنند-، تمایل به بازی کردن رل دایهٔ مهربانی که کوشش می کند توده ها را از روی کتاب درس بدهد ولی مایل نیست از آنها تعلیم بگیردـ اینست پایه و اساس این نوع اشراف منشی.» -> به نقل از نشریه پراودا، شماره ۳۴/ ۱۲ فوریه ۱۹۲۴
• «چنین رشد بی سابقه تولید را نمی توان یک رشد ساده و معمولی کشور از حالت عقب ماندگی به حالت پیشروی محسوب نمود. این جهشی بود که به کمک آن میهن ما از کشور عقب مانده به کشور مترقی یعنی از کشاورزی به صنعتی بدل شد» -> سخنرانی در حوزه انتخاباتی خود در مسکو/ ۹ فوریه ۱۹۴۶
• «فن رهبر کاریست جدی. از جنبش نباید عقب ماند، زیرا عقب ماندن از جنبش یعنی برکنار ماندن از توده ها. ولی از آن جلو هم نباید زد، زیرا جلو زدن یعنی قطع رابطه با توده ها، کسی که بخواهد جنبش را رهبری نموده در عین حال رابطه خود را هم با توده های میلیونی نگسلد، باید در دو جهبه مبارزه کند، هم علیه عقب ماندگان و هم برضد تندروها.» -> مسائل لنینیسم، چاپ ۱۱ روسی، ص. ۳۰۴
• «ما کمونیست ها مردمانی از سرشت ویژه هستیم - ما از مصالح خاصی برش یافته ایم. ما کسانی هستیم که ارتش استراتژ بزرگ پرولتاریا، ارتش رفیق لنین را تشکیل می دهیم. هیچ افتخاری بالاتر از متعلق بودن به این ارتش نیست، هیچ افتخاری بالاتر از دارا بودن عضویت حزبی که مؤسس و رهبر آن رفیق لنین می باشد نیست...» -> سخنرانی در جلسه دوم کنگره شوراهای اتحاد شوروی/ ۲۱ ژانویه ۱۹۲۴
• «مرسوم است که یک رجل بزرگ معمولا باید دیر در جلسه حاضر شود تا حاضران در جلسه با بی قراری فوق العاده منتظر ورود او باشند و ضمناً قبل از حضور یک رجل بزرگ، حضار یکدیگر را متوجه ساخته و می گویند: «هیس... ساکت... دارد می آید!». این تشریفات به نظر من زائد نمی آمد، زیرا دارای تاثیری دل نشین است و حس احترام ایجاد می کند. چقدر حیرت کردم وقتی که دانستم لنین قبل از نمایندگان در جلسه حاضر شده در گوشه ای از سالن جای گرفته است و به ساده ترین وجهی مشغول گفت و شنود کاملاً معمولی با عادی ترین نمایندگان کنفرانس است. از شما چه پنهان، این امر در آن موقع به نظر من یک نوع تخطی از بعضی قواعد آمد. فقط بعدها فهمیدم که این سادگی و فروتنی لنین، این اهتمام در نامشهود ماندن و یا بهرحال زیاد جلب نظر نکردن و مقام عالی خود را به رخ نکشیدن، جنبه ای از خصلت های برجسته لنین است که برازنده رهبری نوین برای توده های نوین، توده های ساده و معمولی که از ژرفنای جامعه طبقاتی برخاسته اند، می باشد.» -> سخن رانی در گردهمایی دانشجویان کرملین/ ۲۸ ژانویه ۱۹۲۴
• «من با لنین اولین بار در ماه دسامبر سال ۱۹۰۵ در کنفرانس بلشویک ها در تامرفرس (فنلاند) ملاقات کردم. من امیدوار بودم عقاب کوهی حزب مان را بشکل مردی بزرگ ببینم که نه فقط از نقطه نظر سیاسی بلکه، اگر حقیقت را بخواهید، از لحاظ جسمانی هم بزرگ باشد، زیرا لنین در ذهن من مانند مردی تنومند، خوش اندام و باوقار نقش بسته بود. چقدر متحیر شدم وقتی که یک فرد کاملاً معمولی با قامتی کوتاه تر از متوسط دیدم که بهیچ وجه، مطلقا بهیچ وجه، با یک انسان فانی معمولی فرق نداشت...» -> سخن رانی در گردهمایی دانشجویان کرملین/ ۲۸ ژانویه ۱۹۲۴
• «من حاضرم در آینده نیز تمام قوا، تمام استعداد، و اگر لازم آید تمام خون خود را قطره قطره در راه طبقه کارگر، در راه انقلاب پرولتاریا و کمونیسم نثار کنم.» -> پراودا، شماره ۳۰۲/ ۲۲ دسامبر ۱۹۲۹
• «همه کس لیاقت عضویت چنین حزبی را ندارد. همه کس را تاب تحمل مصایب و طوفان های مربوط به عضویت این حزب نیست. فرزندان طبقهٔ کارگر، فرزندان نیاز و مبارزه، فرزندان حرمان های بی پایان و مساعی قهرمانانه ـ اینها هستند آن کسانی که مقدم بر همه باید اعضای چنین حزبی باشند. به این علت است که حزب لنینیست ها، حزب کمونیست ها در عین حال حزب طبقهٔ کارگر نامیده می شود.» -> سخنرانی در جلسه دوم کنگره شوراهای اتحاد شوروی/ ۲۱ ژانویه ۱۹۲۴
• «هنگامی که رفیق لنین ما را ترک می کرد به ما وصیت کرد که نام بزرگ عضویت حزب را بلند و پاکیزه نگاه داریم. سوگند یاد می کنیم بتو، رفیق لنین، که ما این وصیت تو را با شرافت انجام خواهیم داد!..» -> سخنرانی در جلسه دوم کنگره شوراهای اتحاد شوروی/ ۲۱ ژانویه ۱۹۲۴
• «از حیث فن تولید و آهنگ رشد صنایع، ما از کشورهای عمده سرمایه داری جلو افتاده ایم. البته این خیلی خوب است ولی این کافی نیست. باید از حیث اقتصادی نیز از آنها جلو بیفتیم این کار را ما می توانیم بکنیم.»• «به عقیده من هیچ کشور دیگر و هیچ ارتش دیگری نمی توانست در مقابل فشار دسته راهزنان فاشیست وحشی آلمان و متحدین آنها تاب مقاومت بیاورد فقط کشور شوروی ما و فقط ارتش سرخ ما مقابل چنین فشاری تاب مقاومت دارد.»• «پیشوایان حزب نمی توانند عقاید اکثریت حزب خود را ذیقیمت ندانند. اکثریت ـ نیروئیست که یک پیشوا نمی تواند آنرا به حساب نیاورد.»• «هرگز از چیز کوچک در کار صرف نظر ننمایید چون از چیز خرد است که کلان بوجود می آید. یکی از مهمترین نصایح لنین این است.»• «هیتلرها می آیند و میروند، اما آلمان و مردمش برای همیشه می مانند.»• «یکی از عمده ترین منابع قدرت اتحاد شوروی دوستی ملت های ما است که بر تمام مشکلات و آزمایش های جنگ فائق آمد.»• «مهم نیست به کی رای میدهید مهم این است چه کسانی رای هارا می شمرند.»• «مرگ یک انسان یک تراژدی است، مرگ میلیون ها انسان آمار است.» -> تایمز مسکو در یکی از شماره های خود ادعا کرد که این نقل قول در هیچ کدام از آثار استالین وجود ندارد.


کلمات دیگر: