کلمه جو
صفحه اصلی

ضرب المثل های لاتینی

نقل قول ها

ضرب المثل های لاتینی و مترداف آن به فارسی
• Amicus Plato, sed magis amica veritas.• ارسطو -> «حق بالاتر از دوستی با افلاطون است.»
• Aquila non captat muscas.• -> «نکند باز، موش مرده شکار.»
• -> «صید ملخ شیوه شهباز نیست.»
• Audacter calumniare, semper aliquid haeret.• پلوتارخ -> «چون گِل بر دیوار زنی اگر در نگیرد، نقش آن لامحاله بماند.»
• Consuetudo est quasi altera natura.• سیسرو -> «عادت طبیعت ثانوی است.»
• Contra vim mortis non est medicamen in hortis.• -> «مرگ چاره ندارد.»
• De mortuis nil nisi bene.• شیلون -> «پشت سر مرده بد نباید گفت.»
• -> «به رگ مرده نیشتر نزنند.»
• -> «کسی بر مرده لگد نمی زند.»
• Dum spiro, spero.• -> «آدم به امید زنده است.»
• Errare humanum est.• سیسرو -> «بشر جایز الخطا است.»
• Fortes fortuna adiuvat.• ترنس -> «هرکه از خطر بگریزد، خطیر نشود.»
• -> «تا خطر نکنی خطیر نشوی.»
• -> «هرکه از مخاطره بهراسد به بزرگی نرسد.»
• Hic Rhodus, hic salta! ازوپ• -> «همدان دور است؟ کر دوش نزدیک است!»
• -> «اگر یزد نیست، گـَز هست!»
• -> «سیستان دور است، میدانش نزدیک است.»
• In cauda venenum.• -> «سر گنده اش زیر لحاف است.»
• In vino veritas.• -> «مستی و راستی.»
• Manus manum lavat.• -> «دست، دست را می شوید.»
• Nullus est liber tam malus, ut non aliqua parte prosit.• -> «هر نبشته به یک بار خواندن ارزد»
• -> «هیچ نبشته نیست که به یک بار خواندن نیرزد.»
• Parturiunt montes, nascetur ridiculus mus. ازوپ• -> «کوه کندن و موش بر آوردن.»
• Plenus venter non studet libenter.• سعدی -> «اندرون از طعام خالی دار// تا در او نور معرفت بینی// تهی از حکمتی به علت آن// که پُری از طعــام تا بینی»
• Punctum saliens. ارسطو• -> «شاید که همین بیضه بر آرد پر و بال.»
• Qui desiderat pacem, bellum praeparat.• فلاویوس وجتیوس رناتوس (Flavius Vegetius Renatus)، وقایع نگار ارتشی امپراتور روم، در حدود سده چهارم میلادی در مقدمه کتابش بنام "De re militari" آنرا نوشت. -> «آن که خواهان صلح است، باید برای جنگ تدارک ببیند.»
• در عصر جدید لغت "پارابلوم" از طریق این ضرب المثل وارد صنعت اسلحه سازی شده است. -> «اگر طالب صلح هستی، برای جنگ مسلح شو!»
• «ازدواج مانند نردبان است؛ هر چه او را بیشتر خم کنید، بهتر می توانید بالا بروید.»• «زبان یک حیوان وحشی است، یک بار که آزادش کردی از مقیدکردنش عاجز خواهی شد.»


کلمات دیگر: