کلمه جو
صفحه اصلی

ژاک دریدا

دانشنامه عمومی

ژاک دِریدا (به فرانسوی: Jacques Derrida) (زاده ۱۵ ژوئیه ۱۹۳۰ - درگذشته ۸ اکتبر ۲۰۰۴) فیلسوف الجزایری تبار فرانسوی و پدیدآورندهٔ فلسفهٔ واسازی است. تئوری های وی در فلسفه پست مدرن و نقد ادبی تأثیر فراوانی گذاشت.
سرچشمهٔ هندسهٔ هوسِرل، درآمد و ترجمه (۱۳۴۱) ∗
آوا و پدیدار (۱۳۴۶) ∗
نوشتار و تمایز (۱۳۴۶) ∗
دربارهٔ دستور زبان شناسی (۱۳۴۶) ∗
بذرافشانی (۱۳۵۱) ∗ (با نام بارآوری نیز ترجمه شده است)
حاشیه ها؛ دربارهٔ فلسفه (۱۳۵۱) ∗
مواضع (۱۳۵۱) ∗
آوای غم (۱۳۵۳) ∗ (ترجمه به فارسی از بابک احمدی
مهمیزها؛ شیوه های نیچه (۱۳۵۷) ∗
کارت پستال، از سقراط تا فروید و فراتر (۱۳۵۹) ∗
فلاسفه و کلام، مصاحبه با روزنامه لوموند (۱۳۶۳) ∗
اطراف (۱۳۶۵) ∗ (با نام ساحل ها نیز ترجمه شده است)
دربارهٔ روح، هایدگر و پرسش (۱۳۶۶) ∗
نفس، ابداع های دیگری (۱۳۶۶) ∗
خاطراتی، برای پُل دمان (۱۳۶۷) ∗
مسئلهٔ پیدایش در پدیدارشناسی هوسِرل (۱۳۶۹) ∗
مسیر دیگر (۱۳۷۰) ∗
اشباح مارکس، دولت و دِین، امر سوگ و بین الملل جدید (۱۳۷۲) ∗
سیاست های دوستی (۱۳۷۳) ∗
پرسش انگیزی ها (۱۳۷۵) ∗
ایمان و دانش، در پی آن: زمانه و بخشش (۱۳۷۵) ∗
مذهب (ژاک دریدا و جیانی واتیمو) (۱۳۷۵) ∗
در بارهٔ مهمان نوازی (۱۳۷۶) ∗
خداحافظ اِمانوئل لِویناس (۱۳۷۶) ∗
قول، لحظه های فلسفی (۱۳۷۸) ∗
فردا، چه خواهد…؛ گفتگو با الیزابت رودینِسکو (۱۳۸۰) ∗
مارکس و پسران (۱۳۸۱) ∗
اشرار، دو رساله در بارهٔ عقل (۱۳۸۲) ∗
«مفهوم» ۱۱ سپتامبر (دریدا و یورگن هابرماس) (۱۳۸۳) ∗
واقعیت در نقاشی (۱۹۷۸) ∗
ژاک دریدا در ۱۵ ژوئیه ۱۹۳۰ در ابیار نزدیک الجزیره و در خانواده ای یهودی به دنیا آمد.
او یک بار ازدواج کرد و یک زندگی خانوادگی را تا آخر عمر حفظ کرد.
ژاک دریدا، با جنبشی که بنام واسازی شناخت شده، نزدیکی و پیوندی تنگ دارد. هدف اصلی او در واقع خنثی کردن چیزی است که خود آن را عقل مداری (logocentrism) (یا حاکمیت عقل) خوانده است. دریدا این باور ساختارگرایان را که معنا در ذات متن است، رد می کند. او نمی پذیرد که واژگان حامل و بارور معنایند. بلکه بر آن است که، واژگان تنها به واژگان دیگر اشاره دارند. معنا وابسته به داننده است و نه متن، و زمانی بروز می یابد که مفسر با متن به گفتگو در آید. پس دلایلی بنیادی که بتوان بدان ها تکیه کرد وجود ندارد. دریدا فرد را وامی دارد تا از اندیشه واقعیت متعالی دست بشوید و به جای آن روی متن متمرکز شود. آنچنان که متن خود به گونه مستقیم با شخص از در سخن در آید. وان هوزر (vanhoozer)، ارج و وزن چنین نظری را ارزیابی نموده و می گوید: «دریدا به توانایی عقل در دستیابی به یک استنتاج کلی، یعنی توضیحی جهان از برخی جنبه های واقعیت، شک دارد. دریدا یک خنثی گر و یک ضد ساختار است و چیزی همچون عقد و پیمان میان زبان و واقعیت را خنثی می کند. یعنی چیزی که مورد اعتقاد فلسفه غرب است و از نگاه این فلسفه، توان آشکار کردن حقیقت را دارد».

نقل قول ها

ژاک دریدا (۱۹۳۰ - ۲۰۰۴) فیلسوف الجزایری تبار فرانسه.
• «درست در زمانی که ساختارگرایی مسلط شده بود، من تلاش هایم را آغاز کردم و اصطلاح Déconstruction را که در عین حال موضع گیری نسبت به ساختار گرایی بود، به کار بردم. از سوی دیگر، در همان زمان پدیدهٔ دیگری نیز مسلط شده بود: علم کلام، ارجاع به زبان شناسی و این عقیده که «زبان، همه چیز است».• «بهترین شیوهٔ وفادار ماندن (به متن)، بی وفایی (به آن) است.»• «ساختار شکنی، نشان دادن نا نشان دادنی ست.»• «معنی متن قطعی و تغییرناپذیر نیست.»• «متن را خوانندگان متون معنا می کنند (نه نویسندگان).»• «معنا لایه های چندگانه ای دارد که نویسنده اثر هم از آنها بی اطلاع است.• «در دیدگاه غربیان استفاده از دوانگاری متضاد (binary oppositions) رایج است؛ به این معنا که در تقابل های دوتائی، گونهٔ دوم بی ارزش تر از گونهٔ اول است: سفید - سیاه، غربی - شرقی و …»


کلمات دیگر: