کلمه جو
صفحه اصلی

هانیه توسلی

دانشنامه عمومی

هانیه توسلی (زادهٔ ۱۴ خرداد ۱۳۵۸ در همدان) بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر ایرانی است. او دیپلم علوم تجربی دارد و دانش آموختهٔ کارشناسی نمایشنامه نویسی از دانشگاه آزاد اسلامی تهران است. از نخستین کارهایش در سینما حضور همچون سیاهی لشکر در سگ کشی بهرام بیضایی بود. با فاصلهٔ یکی دو سال تندیس بهترین بازیگر نقش اول زن را برای بازی در شب های روشن از «هفتمین جشن خانه سینما» (۲۲ شهریور ۱۳۸۲) گرفت. وی همچنین در سی و یکمین دوره جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۹۱، برای بازی در فیلمِ دهلیز برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن شد.
۱۳۷۹ - غریبه (جواد اردکانی)
۱۳۸۵ - وفا (محمدحسین لطیفی)
۱۳۸۶ - میوه ممنوعه (حسن فتحی (کارگردان))
۱۳۸۸ - شمس العماره (سامان مقدم)
هانیه توسلی از ۱۷ سالگی کار تئاتر را به صورت آماتور در همدان شروع کرد. در سال ۱۳۷۸ برای تحصیل در رشته نمایشنامه نویسی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران به تهران آمد. قبل شروع به بازیگری دارای مشکل اختلال تلفظ بود که به دلیل علاقه اش به سینما و تمرین هایش این مشکل حل شد. او علاقه مند به عکاسی و نقاشی است و فیلم هایی که به نقل از خودش بر او خیلی تأثیر گذاشته است و او را علاقه مند به بازیگری کرده است، دیگه چه خبر!؟، تهمینه میلانی و هامون (فیلم)، داریوش مهرجویی است.
وقتی نمایش پدر دوست داشتنی با بازی او، در یکی از جشنواره های تئاتر، در تبریز روی صحنه رفت، نصرالله قادری که به عنوان داور آنجا حضور داشت، هانیه توسلی را برای بازی در نمایش پدر انتخاب کرد. یک سال پس از آن، در فیلم کوتاه «روی جاده نمناک»، مهدی کرم پور و مجموعه تلویزیونی غریبه (مجموعه تلویزیونی ایرانی)، جواد اردکانی بازی کرد و سرانجام با شام آخر وارد عرصه حرفه ای سینما شد.
او همچنین در نمایش های قرمز و دیگران و گل های شمعدانی، محمد یعقوبی بازی کرد که به خاطر دومی، کاندیدای دریافت جایزه شد. به برخی کارهای او در تئاتر می توان به پروفسور بوبوس، آتیلا پسیانی، جیره بندی پر خروس، علی نرگس نژاد، آمدیم نبودید رفتیم، رضا حداد و آخرین کار او، قرار، سیامک احصایی اشاره کرد. شام آخر اولین فیلم به نمایش درآمده از هانیه توسلی و محمدرضا گلزار بود، زوجی که پس از آن مسیری متفاوت را پیمودند، گلزار به سینمای تجاری پیوست و توسلی سعی کرد در فیلم های جدی تری بازی کند. به این ترتیب پس از بازی در ۲ فیلم بدنه ای و در شب های روشن، در یکی از ۲ نقش اصلی جلو دوربین رفت و اجرای موفقی داشت. موفقیت نسبی این فیلم نزد مردم و منتقدان و جایزه ای که برد، این بازیگر جوان را خیلی زود چهره کرد. دقت و حوصله او در انتخاب نقش هایش به نحوی است که پس از یک تجربه ناکام، دیگر کار تلویزیونی نکرد، گاهی در تئاتر کارش را ادامه بدهد و هراسی از بازی در نقش های کوتاه نداشته باشد. فیلم هایی که هر کدام می توانند چیزهای تازه ای درباره اش به ما بگویند. یک شب جزو معدود فیلم های سینمای ایران است که با حضور بازیگری حرفه ای، در عرصه جهانی مطرح می شود. کافه ستاره ظاهراً یک فیلم کاملاً تجاری است با بازیگران متعدد و سرانجام زمان می ایستد، طبق گفته کارگردانش، فیلمی است متکی بر بازیگر، هانیه توسلی تنها بازیگر این فیلم علیرضا امینی است. نکته قابل ذکر در مورد نحوه ورود هانیه توسلی به سینما این است که ورودش همزمان شد با دوران احیای کتایون ریاحی و توجه به نقش اصلی او در شام آخر، بازیگران دیگر را به حاشیه می راند، اما توسلی که در یک ملودرام معمولی، نقش مکمل را بر عهده داشت و سپس فیلم کاملاً ناموفق اثیری، محمدعلی سجادی را تجربه کرد، در گام سوم، موقعیت خویش را در حد یک بازیگر محبوب ارتقا داد. این محبوبیت حاصل بازی در فیلمی تجاری نبود و همین مسئله چهره تازه ای را برای او به همراه داشت. درست در زمانی که می رفت تا در نقش زنان روشنفکر فیلم های مختلف کلیشه شود، جلو دوربین سامان مقدم قرار گرفت. پس از آن در فیلم های متعدد و موفقی حضوری عالی داشت که در بین آن ها برای فیلم های زمان می ایستد، علیرضا امینی و ندارها، محمدرضا عرب کاندید سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن شد و در نهایت در سال ۱۳۹۱ برای بازی در فیلم دهلیز، بهروز شعیبی برنده سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن از سی و یکمین جشنواره فیلم فجر شد. در سال ۱۳۹۶ نیز کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن برای فیلم سوءتفاهم شد.

نقل قول ها

هانیه توسّلی (زادهٔ ۱۴ خرداد ۱۳۵۸/ ۴ ژوئن ۱۹۷۹، همدان) بازیگر ایرانی است.
• «بازیگری در تئاتر را هنر می دانم و خود تئاتر را هنر می دانم. بازیگری در سینما یک مهارت است، هنر نیست چرا که خیلی واسطه وجود دارد تا نقش تکمیل شود؛ از آهنگساز تا تدوین گر، فیلمنامه نویس، فضا و تبلیغات تأثیر می گذارد که چطور یک نقش را می بینید، مهارت خیلی تأثیرگذار و جذاب است اما آن چیزی که در تئاتر اتفاق می افتد به نظرم خیلی اصیل تر است.»• «جامعهٔ ما، چارچوب و حساسیت زیادی نسبت به انتشار بعضی اخبار یا واقعیت ها دارد.»• «مشکلات با انکار و نادیده گرفتن حل نمی شوند و به مرور تبدیل به بحران می شوند.»• «رسانه و نشریات از نظر من به سه دسته تقسیم می شوند:دستهٔ اول رسانه هایی است که واقعیات را به شکل کاملاً پاستوریزه و با فاصله زیاد نسبت به آنچه که در بطن جامعه اتفاق می افتد، برای مخاطب نمایش می دهد. مثل تلویزیون. این رسانه ها عملاً از وظیفه ای که به عهده دارند فاصله گرفته اند و کارکرد مؤثری ندارند.دسته دوم، رسانه و نشریاتی هستند که زرد نیستند اما مطالب و اخبار بی خطر را پوشش می دهند. مثل ، خانواده سبز و… که بیشتر به مسائلی مثل مد- پوشاک، تغذیه، آرایشی- بهداشتی و اخبار زندگی خصوصی چهره های شناخته شده و… توجه می کنند.اما دسته سوم نشریات جدی ای هستند که با زاویه دید بُرنده و تیز، به سمت پوشش و بررسی خبرهای واقعی و آنچه که در جامعه می گذرد می روند و طبیعی است حرکت در این مسیر بی خطر نیست.» -> دنیای زنان
• «اگر بخواهیم شرایط سینمای ایران را با خارج مقایسه کنیم، به تضادهای بزرگی می رسیم؛ چه درمورد دستمزد، چه در فروش فیلم، و چه در امکانات ساخت. مثل اینکه بپرسیم یک نفر یک مسیر طولانی را با دوچرخه طی می کند و نفر بعدی همان مسیر را با جت، حالا کدامشان سرعت بیشتری دارند؟»• «دوست دارم افرادی که در بطن جامعه زندگی می کنند با هر عقیده ای به شرط اینکه ملون نباشند پای عقایدشان بایستند.»• «اصولاً از ریاکاری متنفرم. از کودکی اینطور بوده ام. از افرادی که در روابط عاطفی شان خیلی غلو می کنند و قربان صدقه می روند می ترسم.»• «من ساده احوالپرسی می کنم ولی وقتی این احوالپرسی غلوآمیز شود، به نظرم بیشتر اداست. اگر از کسی خوشم یا بدم بیاید طرف خودش متوجه می شود. اگر با کسی به هر دلیل مشکلی داشته باشم نمی روم بگویم عزیزم قربانت بروم. ممکن است عادی سلام و علیک کنم و بگذرم. به همین دلیل اینکه می گویند من سیاسی نیستم به نظرم جمله جالبی نیست. چون مخصوصاً ماها که کارهای هنری انجام می دهیم، نمی توانیم نسبت به مسایل بی تفاوت باشیم؛ بنابراین این بی تفاوتی اشتباه است.»• «در عصری که زندگی مدرن در همه وجوه روزمرگی ما جا باز کرده و انواع تکنولوژی ها آمده اند تا کتاب خوانی آنلاین و راحت شود، باید یاد مردم بیاوریم که کتاب واقعی را دوست داشته باشند؛ حتی اگر عادت کنند به خواندن کتاب از طریق گوشی ها و تبلت هایشان، باز هم توانسته ایم کاری ریشه ای انجام دهیم و دوستی مردم را با کتاب قوام ببخشیم.»• «این روزها، در جامعه چیزهایی می بینید که نشان از خلأ فرهنگی ما دارند؛ لحن برخی مردم در شبکه های اجتماعی، مدل حرف زدن آنها با همدیگر در خیابان ها، فرهنگ ترافیک، فرهنگ زندگی در شهری با هوای آلوده اش، همه و همه نشان از جای خالی کتاب در زندگی روزمره همه ما دارد.یادمان نرود که جامعه کتاب خوان، جامعه فرهنگ محورتری است از جامعه ای که در آن کتاب کم خوانده می شود. پس شاید بشود خلأ فرهنگی را که در همه بخش های زندگی ما نشانه ای به جا گذاشته، با کتاب خواندن از بین برد یا کم رنگ کرد. شاید حتی روزی برسد که همین کتاب ها، بتوانند از ما در برابر مشکلات اجتماعی، فردی و فرهنگی مراقبت کنند.»• «من بازیگری را از تئاتر شروع کردم و فکر می کنم هرکسی می خواهد بازیگر شود بهتر است از تئاتر شروع کند.»• «من نمی فهمم بشری که به این تمدن رسیده و هرروز رو به پیشرفت است، چطور نمی تواند صلح برقرار کند. صلح جهانی آرزوی همه است و امیدوارم روزی به این صلح برسیم.»


کلمات دیگر: