کلمه جو
صفحه اصلی

ضرب المثل های هندی

نقل قول ها

ضرب المثل های هندی
• «ابری که با رعد همراه باشد، نمی بارد.»مترادف فارسی: -> «سگ لاینده گیرنده نباشد.»
• مترادف فارسی: -> «سگی که واق واق می کند گاز نمی گیرد.»
• تمثیل: -> «از آن مترس که های و هو دارد// از آن بترس که سر به تو دارد»
• «اگر خروس را هم زندانی کنی باز خورشید طلوع خواهد کرد.»مترادف فارسی: -> «خروس نباشد سحر نمی شود؟»
• مترادف فارسی: -> «بلال که مرد اذان گو قحط نمی شود.»
• مترادف فارسی: -> «مگر بلال مرد کس دیگر اذان نگفت؟»
• «اگر سر داشته باشی هزاران عمامه هم خواهی داشت.»مترادف فارسی: -> «سر باشد، کلاه بسیار است.»
• مترادف فارسی: -> «گوش باشد، گوشواره بسیار است.»
• تمثیل: -> «چو من باشم مرا دلدار کم نیست» فخرالدین اسعد گرگانی
• «انسان بدون پول، جسد بی جانی بیش نیست.»مترادف فارسی: -> «پول را روی تابوت مرده بگذاری مرده برایت ابوعطا می خواند.»
• «پیش از مرگ به بهشت نمی توان راه یافت.»• «تردید، اطاق انتظار شناخت است.»• «جواب ناخدا با ناخدا توپ است در دریا.»مترادف فارسی: -> «به خود گفتا جواب است این، نه جنگ است// کلوخ انداز را پاداش سنگ است» نظامی
• «دانا می داند و می پرسد، نادان نمی داند در مورد چه موضوعی سؤال کند.»مترادف فارسی: -> «دانا هم داند و هم پرسد، نادان نداند و نپرسد.»
• «در جمع کورها یک چشمی پادشاه است.»مترادف فارسی: -> «در شهر کوران یک چشمی پادشاه است.»
• مترادف فارسی: -> «خرس در کوه، بوعلی سیناست.»
• «صبحانه بد، روز آدمی را، لباس بد، سال آدمی را و زن بد زندگی آدمی را خراب می کند.»• «صدای طبل از دور دلنشین است.»مترادف فارسی: -> «آواز دهل شنیدن از دور خوش است»
• مترادف فارسی: -> «به چشم، از دور هر دشتی بساط پرنگار آید»
• تمثیل: -> «باشد از دور خوش به گوش مجاز// از من آوازه از دهل آواز» سعدی
• «صدضربه چکش زرگر، یک ضربه پتک آهنگر»مترادف فارسی: -> «صدسوزن سوزنگر، یک پتک آهنگر»
• مترادف فارسی: -> «صد پتک زرگر، یک پتک آهنگر»
• «فقط نادان عصبانی می شود، دانا درک می کند.»• «کسی که در آب زندگی می کند، نباید با تمساح دشمنی کند.»مترادف فارسی: -> «شیشه بار داری، جنگ سنگ مکن!»
• مترادف فارسی: -> «کسی که بار شیشه دارد به دیوانه سنگ نمی اندازد.»
• مترادف فارسی: -> «تو که در بار خود آبگینه داری// چرا بر بار مردم می زنی سنگ؟»
• تمثیل: -> «هندویی نفت اندازی همی آموخت، حکیمی گفت: تورا که خانه نیین است، بازی نه این است!» سعدی
• «مادر و میهن هرکسی از آسمان هم بزرگتر است.»• «میمون، مزه زنجبیل چه داند؟»مترادف فارسی: -> «پیش خر، خرمهره و گوهر یکی است» مولوی
• مترادف فارسی: -> «خر چه داند قدر حلوای نبات»
• مترادف فارسی: -> «قیمت زعفران چه داند خر»
• مترادف فارسی: -> «قدر لوزینه خر کجا داند»
• تمثیل: -> «من آنم که در پای خوکان نریزم// مر این قیمتی لفظ دُرّ ِ دَری را» ناصرخسرو
• تمثیل: -> «تو قدر فضل شناسی که اهل فضلی و دانش// شبه فروش چه داند بهای دُرّ ثمین را» سعدی
• «نمی تواند برقصد، می گوید حیاط کج است.»مترادف فارسی: -> «عروس نمی توانست برقصد، می گفت اطاق کج است.»
• مترادف فارسی: -> «عروس پایش کج است، می گوید راه خانهٔ داماد هموار نیست.»
• مترادف فارسی: -> «به شل گفتند چرا نمی رقصی؟ گفت: اطاق کج است.»
• مترادف فارسی: -> «به شَلِه گفتند: چرا یه وری می رقصی؟ گفت: - کفِ اطاق کجه!»


کلمات دیگر: