کلمه جو
صفحه اصلی

خانم دالووی

دانشنامه عمومی

خانم دَلُوِی رمانی نوشتهٔ ویرجینیا وولف است. این اثر که به شیوه جریان سیال ذهن نوشته شده، برگرفته از داستان کوتاه «خانم دلووی در خیابان باند» و داستان ناتمام «نخست وزیر» است.
ویرجینیا وولف
خانم دلووی در سال ۲۰۰۵ از سوی مجله تایم در میان ۱۰۰ رمان برتر انگلیسی زبان از سال ۱۹۲۳ قرار گرفت.
ویرجینیا وولف یک روز ماه ژوئن از زندگی خانم کلاریسا دَلُوِی در لندن پس از جنگ جهانی اول را از زاویه دید این زن توصیف می کند. خواننده چنین می انگارد که گویا پا به پای راوی در خیابان های لندن گام برمی دارد و از دریچه نگاه کلاریسا آدم ها و محله های شهر را می بیند. در این گذار تند و ناگسسته، وولف از شهر و آدمهایش تابلویی به پهنای افق در دیدرس خواننده قرار می دهد.

نقل قول ها

خانم دالووی (به انگلیسی: Mrs Dalloway) رمانی نوشتهٔ ویرجینیا وولف است.
• «خانم دلوی گفت که گل را خودش می خرد. آخر لوسی خیلی گرفتار بود. قرار بود درها را از پاشنه درآورند، قرار بود کارگران رامپلمیر بیایند. خانم دلوی در دل گفت، عجب صبحی، دل انگیز از آن صبح هایی که در ساحل نصیب کودکان می شود. چه چکاوکی! چه شیرجه ای! آخر همیشه وقتی، همراه با جیر جیر ضعیف لولاها، که حال می شنید، پنجره های قدی را باز می کرد و در بورتن به درون هوای آزاد شیرجه می زد، همین احساس به او دست می داد.»• «صداقت احساسش به سلی مثل احساس آدم به یک مرد نبود. بی هیچ چشمداشتی بود، و به علاوه کیفیتی داشت که فقط بین زنان امکان پذیر بود؛ بین زنانی که تازه بالغ شده اند. از جانب او حمایتگرانه بود.»• «او در نظر پیتر، احساساتی به نظر می رسید. همین طور هم بود. چرا که به این نتیجه رسیده بود که تنها چیزی که ارزش گفتن دارد، احساسات آدم است. باهوش بودن احمقانه بود، آدم باید خیلی ساده احساسش را بیان می کرد.»


کلمات دیگر: