کلمه جو
صفحه اصلی

داریوش اقبالی

دانشنامه عمومی

داریوش اقبالی (زادهٔ ۱۵ بهمن ۱۳۲۹ تهران) معروف به داریوش، خواننده، بازیگر و فعال اجتماعی ایرانی است، که در زمینه موسیقی راک و پاپ ایرانی فعالیت می کند. جنس صدای وی باس می باشد. داریوش عضو سازمان عفو بین الملل است.
جایزه مرکز بین المللی حقوق بشر ۲۰۱۴
جایزه رون سیمونز رِو رونالد رایت، بابت حمایت از حقوق اقلیت سازمان شِر ۲۰۰۵
تقدیرنامه شهرداری لس آنجلس ۲۰۰۵
نشان صلح در فستیوال فیلم، موسیقی و رسانه های تصویری بحرین
لوح افتخار از سوی وزیر فرهنگ کانادا
لوح افتخار از سوی وزارت فرهنگ سوئد
دوران کودکی او در کرج و میانه گذشت. پدرش محمود اقبالی، از ملاکان شهرستان میانه بود. اولین بار در سن ۹ سالگی، در جشنی در مدرسه اش در شهرآرا به روی صحنه رفت. دوران دبیرستان را در دبیرستان هایی هم چون فارابی، کرج، رازی و دبیرستان آزادگان تهران پارس گذراند و در مراسم و همایش ها، به اجرای برنامه های هنری می پرداخت.
وی در سال ۱۳۴۹ با حسن خیاط باشی آشنا شد و همین آشنایی موجب ورود رسمی داریوش به موسیقی حرفه ای شد. در همین سال، او در سن ۱۹ سالگی با ترانهٔ به من نگو دوست دارم با آهنگسازی درویش مصطفی جاویدان، به شهرت رسید. نخستین ترانه مستقل او بنام نبسته پیمان با شعری از علی گزرسز (رها) و موسیقی خودش است.
داریوش در دوران پهلوی و به علت خواندن آهنگ های سیاسی مانند جنگل، بن بست، بوی گندم، علی کنکوری و گل بارون زده، مدتی زندانی شد. وی در نظرسنجی مجله جوانان در سال ۱۳۵۶ به عنوان محبوب ترین خواننده ایران برگزیده می شود. داریوش همکاری با شماری از چهره های سرشناس موسیقی پاپ ایران مانند منوچهر چشم آذر، بابک افشار، آندرانیک آساطوریان و صادق نوجوکی را نیز در کارنامه خود دارد. ایرج جنتی عطایی، شهیار قنبری، احمد شاملو و اردلان سرفراز نیز از جمله مشهورترین ترانه سرایانی هستند که در این دوره با داریوش همکاری داشته اند. همچنین دوران همکاری داریوش، بابک بیات و ایرج جنتی عطایی به دوران طلایی موسیقی پاپ ایران معروف است.

نقل قول ها

داریوش اقبالی (۴ فوریه ۱۹۵۱، تهران) خواننده، بازیگر پیشین و کنشگر اجتماعی ایرانی-آمریکایی است.
• «نگاهم به شعر این گونه بود که همه را برای ساخت وطن دعوت کنم اما این اواخر از ساخت وطن ناامید شدم چون ایران از نگاه فرهنگی، گرفتاری های فرهنگی دارد و انکار می کند. به همین دلیل این روزها به جای وطن خاکی به وطن اصلی که خودمان هستیم بیشتر فکر می کنم، امروز فکر می کنم باید اول وطن اصلی یعنی درون خودمان را باید ساخت. من فکر می کنم وطن درون ما سیاهی هایی دارد که بیشتر از سیاهی هایی است که جمهوری اسلامی درون کشورمان ایجاد کرده است. ما درون خود هرکدام یک متجاوز به خود هستیم. امروزه فکر می کنم باید این شعر را از این زاویه دید.»(۲۱ ژوئیه ۲۰۱۵/ ۳۰ تیر ۱۳۹۴) -> دوباره می سازمت وطن
• «سیمین، بزرگواری و فروتنی و منش انسانی ای دارد که هرگز فراموش شدنی نیست.»


کلمات دیگر: