کلمه جو
صفحه اصلی

غلامحسین یوسفی

دانشنامه عمومی

غلامحسین یوسفی (۲ بهمن ۱۳۰۶، مشهد - ۱۴ آذر ۱۳۶۹، تهران)، ادیب، نویسنده، مترجم، مصحح متون، و استاد برجستهٔ ادبیات فارسی بود.
غلامحسین یوسفی در بهمن ماه سال ۱۳۰۶ تاریخ خورشیدی در مشهد دیده به جهان گشود. با گذراندن دوران تحصیلات ابتدایی و متوسطه در سال ۱۳۲۵ برای ادامه تحصیل در دوره لیسانس زبان و ادبیات فارسی مشهد را به مقصد تهران ترک کرد. وی پس از فراغت از تحصیل در دوره دکترا در سال ۱۳۲۹ مشغول تدریس در دبیرستان های مشهد شد و همزمان دوره لیسانس حقوق قضایی و سیاسی دانشکده حقوق دانشگاه تهران را هم اخذ کرد.وی همزمان با تأسیس دانشکده ادبیات در دانشگاه فردوسی مشهد در سال ۱۳۳۴ مدرس دروس تاریخ ادبیات این دانشکده شد. وی همچنین مدیر تربیت معلم خراسان نیز بود. تا سال ۱۳۵۸ کماکان به تدریس در دوره های لیسانس تا دکتری دانشگاه فردوسی ادامه داد تا اینکه در همان سال بازنشسته شد.یکی از زمینه های تخصصی دکتر یوسفی تصحیح متون بود که در این راه گام های موثری در ادبیات ایران برداشته است. وی همچنین با هدف تحقیق و پژوهش سفرهایی به فرانسه و انگلستان و آمریکا نیز انجام داد. دکتر یوسفی پس از برجای گذاردن آثاری درخور در سال ۱۳۶۹ و در ۶۳ سالگی دار فانی را وداع گفت و در کنار مرقد علی ابن موسی الرضا آرام گرفت.
نامه اهل خراسان، تهران، زوار،۱۳۴۶.
فرخی سیستانی: بحثی در شرح احوال و روزگار و شعر او. ۱۳۴۱
دکتر غلامحسین یوسفی (۱۳۰۶ خورشیدی در مشهد - ۱۴ آذر ۱۳۶۹ در تهران)، ادیب، نویسنده، مترجم، استاد برجستهٔ ادبیات فارسی.

نقل قول ها

غلام حسین یوسفی (فوریه ۱۹۲۸، مشهد - ۵ دسامبر ۱۹۹۰، تهران) ادیب، نویسنده، شاعر و مترجم ایرانی و استاد برجستهٔ ادبیات فارسی بود.
• «زبان فارسی بال و پرِ اندیشه و روح ماست، دریغ است آشفته حال و ناتوان باشد.»پاسداری از زبان فارسی، ۱۳۵۴.• «وقتی می خواهیم فرهنگ خود را بشناسیم و حفظ کنیم، مسحور و مقهور فرهنگ های قادر زمان نشویم، وقتی موجودیت فکری و منش ایرانی برای ما اهمیت دارد، گمان نمی کنم این مقصود جز به مدد زبان فارسی میسر باشد… زبان فارسی یکی از استوارهای رشته های پیوند قومی ما در طیِّ قرن ها بوده است و هنوز تواند بود. میان ایرانیان از آذربایجانی و خراسانی و کُرد و لُر و مازندرانی و گیلک و خوزستانی و زابلی و ترکمن و بلوچ و ارمنی و دیگران، یک وسیله بیش از هرچیز هم فکری و همدلی و همگامی پدید تواند آورد و آن بی گمان زبان فارسی است.»پاسداری از زبان فارسی، ۱۳۵۴• «ایران در همهٔ فراز و نشیب های تاریخ، به چنگ آویز آیین و فرهنگ و زبان خویش پایدار و استوار مانده است. ی گمان به همین سبب امروز نیز باید در برخورد با مسائل دنیای جدید به تحکیم این بنیان دیرپای و محکمِ شخصیّت ملّی و فکری خود هرچه بیشتر بپردازد.»پاسداری از زبان فارسی، ۱۳۵۴


کلمات دیگر: