کلمه جو
صفحه اصلی

الهامی

فارسی به انگلیسی

inspirational, inspired

inspired


inspirational


مترادف و متضاد

visionary (صفت)
خیالی، خیال اندیش، رویایی، الهامی، نظری، تصور غیر عملی، وابسته به دلایل نظری، رویابین

oracular (صفت)
عاقل، الهامی، غیبی، وابسته به غیب گویی، وابسته به وحی

mantic (صفت)
وابسته به پیشگویی، الهامی

revelatory (صفت)
الهامی، مکاشفه امیز

sibylline (صفت)
الهامی، غیبگویانه

فرهنگ فارسی

یکی از شاعران عثمانی و از مردم استانبول بود .

لغت نامه دهخدا

الهامی. [ اِ ] ( اِخ ) یکی از شاعران عثمانی و از مردم استانبول بود. وی یکی ازمشایخ طریقت نقشبندی و مرید حکیم چلبی افندی از خلفای امیر بخاری بود. اشعاری درویشانه و صوفیانه دارد. ( از قاموس الاعلام ترکی ج 2 ). و رجوع بهمین کتاب شود.


کلمات دیگر: