( صفت ) سخت بسیار شدید : داهیه دهیائ .
دهیا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
( ( خود بدین داهیه ی دهیا مبتلا شدم و در خبط عشواءحیرت به عشوه ی سراب بادیه ی امانی افتادم. ) )
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۴۴۶ ) .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۴۴۶ ) .
کلمات دیگر: