فنا کردن نابود ساختن هلاک کردن
تباهی دادن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
تباهی دادن. [ ت َ دَ ] ( مص مرکب ) فنا کردن. نابود ساختن. هلاک کردن :
تو جان از پی پادشاهی مده
تنت را بخیره تباهی مده.
تو جان از پی پادشاهی مده
تنت را بخیره تباهی مده.
فردوسی.
کلمات دیگر: