کلمه جو
صفحه اصلی

بارنگار

فرهنگ فارسی

عارض درگاه شاه

لغت نامه دهخدا

بارنگار. [ ن ِ ] ( نف مرکب ) بمعنی عارض درگاه شاه که حضور و غیبت مردم خبر دهد و او را به عربی حاجب گویند. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). کسی که اجازه نامه ورود به دربار را صادر می نمود. ( فرهنگ نظام ).


کلمات دیگر: