کلمه جو
صفحه اصلی

تبردار

فارسی به انگلیسی

halberdier, sapper

فرهنگ فارسی

کسیکه شغل او شکستن چوب و درخت باشد با تبر . تبر دارنده دارنده تبر .

لغت نامه دهخدا

تبردار. [ ت َ ب َ ] ( نف مرکب ) کسی که شغل او شکستن چوب و درخت باشد با تبر. ( ناظم الاطباء ). تبردارنده. دارنده تبر. هیزم شکن. خارکن :
تبردار مردی همی کند خار
ز لشکر بشد نزد او شهریار.
فردوسی.
|| سپاهیی که با تبر بود. ( ناظم الاطباء ). رجوع به طبردارشود

دانشنامه عمومی

تَبَردار (lictor) لقب اعضای رده ای از خدمتکاران در روم باستان بود که به عنوان محافظ حکم گذاران magistrate و دیگر صاحب منصبان بلندپایه رومی همراه آنان حرکت کرده و تبرپوش fasces حمل می کردند. تبرپوش جعبه ای مدور ساخته شده از دسته ای از ترکه های درخت بود که به دور دسته یک تبرزین می پیچیدند و از آن در زمان روم باستان به عنوان نشان قدرت و جاه و جلال حکم گذاران استفاده می شد.
The Legions of Rome, Stephen Dando-Collins, pp41, Quercus (December 2010)
سنت همراه بردن تبردار از زمانی که روم یک پادشاهی محلی بود رواج داشت و به احتمال زیاد این سنت را رومیان از قوم اتروسکی که همسایه آنها بود برگرفته بودند.
تبرداران راه گذر را برای صاحب منصبان رومی در معابر باز می کردند و صاحب منصبانی که از اختیار حکومتی Imperium برخوردار بودند می توانستند از طریق این تبرداران از «حق خود برای تنبیه رعایا» coercitio استفاده کنند.
زمانی که تبرداران سر تبرپوش را به سوی بالا می گرفتند نشان می داد که صاحب منصب بدون نارضایتی در حال عبور است اما اگر سر تبرپوش به زیر بود این امر نشان از ناخرسندی او و احتمال اجرای تنبیهات داشت.


کلمات دیگر: