کلمه جو
صفحه اصلی

تباه دست

فرهنگ فارسی

( صفت ) کسی که دستش فالچ بود یا رعشه داشته باشد چلاق .

لغت نامه دهخدا

تباه دست. [ ت َ دَ ] ( ص مرکب ) کسی که دستش فالج بود و یا رعشه داشته باشد. ( ناظم الاطباء ). چلاق. آنکه دستش ازکارافتاده باشد: اَکنَع؛ مرد تباه دست. ( منتهی الارب ).


کلمات دیگر: