کلمه جو
صفحه اصلی

مستدیری

فرهنگ فارسی

مدور بودن

لغت نامه دهخدا

مستدیری. [ م ُ ت َ ] ( حامص ) مستدیر بودن. مدور بودن. گرد بودن. رجوع به مستدیر و استدارة شود : آسمان شکل سده رفیع او را دعا گفت. شکل کری و مستدیری یافت. ( سندبادنامه ص 12 ).


کلمات دیگر: