کلمه جو
صفحه اصلی

ته پا

فرهنگ فارسی

تحت القوه و تحت المائ و تحت الشراب نیز گویند و چیزی اندک که بدان ناشتا بشکنند

لغت نامه دهخدا

ته پا. [ ت َ هَِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) تحت القوة و تحت الماء و تحت الشراب نیز گویند. و چیزی اندک که بدان ناشتا بشکنند. ( آنندراج ) :
زهر مار است باده در ناهار
ته پا تا نباشد آب مخور.
باقر کاشی ( از آنندراج ).
بده باده کآن هست اصل معاش
ته پا اگر هم نباشد مباش.
؟ ( ایضاً ).


کلمات دیگر: