کلمه جو
صفحه اصلی

مستانفه

فرهنگ فارسی

آغاز کننده

لغت نامه دهخدا

( مستأنفة ) مستأنفة. [ م ُ ت َءْ ن ِ ف َ ] ( ع ص ) مؤنث مستأنف. نعت فاعلی از مصدر استیناف. از سر نو گیرنده و آغازکننده. ( غیاث ) ( آنندراج ).... رجوع به مستأنف و استیناف شود. || رام و آهسته. || به یکسو استاده شونده. || مجازاً به معنی جدا و علی حده. ( غیاث ) ( آنندراج ).

دانشنامه عمومی

(مُستانِفِه _ mosta-nefe) نام شریعت نوح(ع) (طبقات ناصری/ص16) و آموزه های این شریعت پرستش خداوند به یگانگی و از روی اخلاص بپرستند، نماز برپا دارند و روزه بگیرند، امر به معروف و نهی از منکر کنند و حلال و حرام را رعایت کنند (اثبات الوصیه/ترجمه نجفی/35 - روضه الکافی/تهران، چاپ:اول، 1382ق./ترجمه کمره ای/ج2/ص158)



کلمات دیگر: