کلمه جو
صفحه اصلی

تهادر

فرهنگ فارسی

با هم مباح گردانیدن خون را

لغت نامه دهخدا

تهادر. [ ت َ دُ ] ( ع مص ) با هم مباح گردانیدن خون را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).


کلمات دیگر: