کلمه جو
صفحه اصلی

مستبند

فرهنگ فارسی

گرفتار محنت و رنج و غم

لغت نامه دهخدا

مستبند. [ م ُ ب َ ] ( ص مرکب ) شخصی را گویند که گرفتار محنت و رنج و غم باشد. ( برهان ) ( آنندراج ). اما در این معنی مصحف مستمند است. ( حاشیه برهان ). || به معنی مسبند، یعنی کسی که پای بند چیزی شده باشدو نتواند به جایی رفتن. ( از برهان ) ( از آنندراج ).


کلمات دیگر: