افسنتین
(اسم ) مرماخوز : اگر خواهی زتب زنهار زنهار کفی از داروی مستار دست آر. ( محمود تانیسری )
خمر نارسیده
(اسم ) مرماخوز : اگر خواهی زتب زنهار زنهار کفی از داروی مستار دست آر. ( محمود تانیسری )
خمر نارسیده
ملامحمد تانیسری (از آنندراج ).
مستار. [ م ُ ](اِ) مسطار. مصطار. شرابی که از غایت قوت خورنده رابه زمین اندازد. (انجمن آرا) (آنندراج ). خمر نارسیده . (مخزن الادویه ). شراب تازه و ترش . (ناظم الاطباء).
مِسْتاْر:(mestar) در گویش گنابادی یعنی عاشق ، چشم کور و چشم بسته به خواسته دل